پستوی حقیقت

ضد دروغ

ضد دروغ

درباره ی دروغ های که برای برخی شاهان و باستان ایران ساخته شده است تا ایران ایران نباشد

بایگانی

ذوالقرنین

مختصری مفید بر شخصیت کوروش و ذوالقرنین


ذوالقرنین یک شخصیت مذهبی مذکور در کتب الهی میباشد که در هیچ منبع موثقی نام ایشان را ذکر نکرده اند برخی از محقیقن و دانشمندان و مفسیرین با تشابه برخی کارها و کردارهای ایشان از روی حدس و فرضیه کسانی را به عنوان ذوالقرنین معرفی کرده اند منجمله ی انان ایت الله طباطبایی میباشند که در تفسیر المیزان به نقل از ابوکلام ازاد کوروش را ذوالقرنین معرفی کرده است . در سوره کهف از ایه 83 تا چند ایه دیگر درباب ذوالقرنین به دینگونه سخن رفته است

وَ یَسْئَلُونَکَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَیْکُمْ مِنْهُ ذِکْراً(83)إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَ آتَیْناهُ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ سَبَباً(84)فَأَتْبَعَ سَبَباً(85)حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فی‏ عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فیهِمْ حُسْناً(86)قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلى‏ رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذاباً نُکْراً(87)وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى‏ وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا یُسْراً(88)ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً(89)حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‏ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً(90)

ترجمه

 از تو درباره ذو القرنین می پرسند ، بگو: به زودی برای شما از وی آیاتی ( از قرآن ) باز خواهم خواند. 
84) همانا ما او را در روی زمین قدرت دادیم و از هر چیزی ( که اراده می کرد ) اسباب و وسایلی ( مانند دانش و توان و امکانات ) در اختیار او نهادیم. 
85) او هم راه و سببی را ( به سوی مغرب زمین ) دنبال کرد.
86) تا چون به مغرب خورشید رسید ( که شاید غرب افریقا ساحل اقیانوس بوده ) خورشید را دریافت که ( گویی ) در چشمه ای گرم و گل آلود فرو می رود ، و در آنجا گروهی ( از کفار ) را یافت. گفتیم: ای ذو القرنین ( در کار آنان مختاری ) یا عذاب می کنی و یا در حقّشان راهی نیکو پیش می گیری. 
87) گفت: امّا کسی که ستم ( به خویش ) کرده ( و در کفر و شرک باقی ماند ) به زودی او را ( به کشتن ) عذاب کنیم ، سپس به سوی پروردگار خود بازگردانده می شود پس او را عذابی می کند که مثلش دیده نشده است. 
88) و اما کسی که ایمان آورد و عملی شایسته کند ، برای او پاداشی بسیار نیک است و به زودی از اوامر خود سخن آسانی به او می گوییم ( کارهای آسانی به او دستور می دهیم ) 
89) سپس ( به سوی مشرق زمین ) راه و سببی را دنبال کرد. 
90) تا چون به محل طلوع خورشید ( آخرین نقطه مسکونی مشرق زمین ) رسید ، خورشید را دید که بر قومی طلوع می کند که برای آنها در مقابل آن پوششی قرار نداده بودیم ( استعداد تهیه لباس و کاشتن درخت و ساختن سایه بان و یا امکانات آن را به آنها نداده بودیم )

از انجا که ذوالقرنین اینگونه مورد عنایت خداوند قرار میگیرد تا جایی که چیزی شبیه به الهام از جانب خدا به ذوالقرنین  می اید که خداوند میفرماید  قُلْنا = به او گفتیم . میتوان به این دریافت که ذوالقرنین 100% موحد بوده است البته برخی ها او را پیامبر هم میدانند ولی موحد بودن ایشان مورد اتفاق و یقین میباشد ..
ولی در منشور کوروش میبینیم که کوروش خود اعتراف به بت پرستی میکند و مردوک بت بابلی را به رسمیت میشناسد و او را میپرستد و برایش نیایشگاه میسازد که اینگونه رفتاره ها از یک موحد به دور میباشد که بت پرستی را ترویج دهد و خود بت پرست باشد ..برای اگاهی بیشتر درباره بت پرستی کوروش ترجمه منشور کوروش به دست دکتر عبدالمجید ارفعی استاد و متخصص زبان باستان را بخوانید(کلیک کنید) با خواندن منشور کوروش و اعتراف او نسبت به گرامی داشت بت پرستی که امری ناپسند و نکوهید میباشد میتوان به راحتی فهمید که کوروش بت پرست بوده و بت پرست نمیتواند یک موحد یا شبه پیامبر(ذوالقرنین) باشد چرا که مبارزه با بت پرستی و بت شکنی رسم دیرینیه پیامبران و موحدان میباشد همانگونه که حضرت ابراهیم (ع) و حضرت محمد(ص) همیشه با بت پرستی مبارزه کردند و بت ها را شکاندن.......از این نظر رد میشود..
تصویری از دکتر مجید ارفعی تنها متخصص زبان های باستانی
در ایران

تصویری از مردوک بت بزرگ بابل و بت مورد پرستش
کوروش

مسئله ایی دیگر...

مسئله ی دیگری که از ان طریق میخواهند کوروش را ذوالقرنین معرفی کنند مجسمه ایی در تخت جمشید میباشد که بالای سر خویش چیزی شبیه به دو شاخ دارد و از ان رو که شاخ در عربی قرن نامیده میشود و در نام ذوالقرنین قرنین = دو شاخ استفاده شده است کوروش را ذوالقرنین مینامند .. عکس ذیل.. خالی از لطف نیست که بدانید در زبان عربی قرن با فتح و کسره شاخ و در جای دیگر قرن همان قرن یعنی دویست سال است و برخی مفسیرین عقیده دارند که ذوالقرنین از ان رو که دویست سال زیسته است ذوالقرنین نامیده شد . با توجه به کارهایی که ذوالقرنین کرده است . برای انجام چنین کارهایی عمری طولانی نیاز میباشد.
مجسمه ایی در تخت جمشید

برخی ها این مجسمه را با استناد به نوشته ایی که بالای ان است و نوشته شده است من کوروش هستم
استناد میکنند که ذوالقرنین است . این در حالی است که محقیقن وجود چنین نوشته ایی بر بالای این مجسمه را رد میکنند و او را فرشته ایی بالدار میدانند. و این مجسمه را همچون دیگر مجسمه های مشابهش در دیگر تمدن ها یک الهه ی باستانی میدانند و ان را متعلق به کوروش نمیدانند . در ادامه به مجسمه هایی مشابه این مجسمه اشاره میکنیم اکنون نظر برخی محقیقن را درباره ی اینکه این مجسمه متعلق به کیست را بخوانیم و ببینیم انان درباره این مجسمه چه میگویند

دکتر سید حسین صفوی در مورد این مجسمه به صراحت مینویسد :


این مجسمه ... ابدا متعلق به کوروش نیست و اکثر دانشمندان برآنند که این پیکر نه متعلق به کوروش اول و نه متعلق به کوروش دوم کوچک برادر اردشیر دوم بلکه خواسته اند ملکی را بنمایانند که در حال پرواز است ..

و...


دکتر بهاءالدین پازارگاد استاد دانشگاه در کتاب وزین خود «تاریخ فلسفه و مذاهب جهان» کتاب دوم آیین زرتشت و سایر مذاهب ایران باستان در مورد همین نقش به اصطلاح کوروش و کتیبه به اصطلاح روزگاری موجود در روی آن به صراحت مینویسد :

 « من شخصا مدت یک هفته این سنگ را در محل خود بررسی نمودم و به این نتیجه رسیدم که امکان نداشته است که کتیبهای بالای این سنگ (مجسمه کوروش) وجود داشته باشد.

و اکثر دانشمندان این مجسمه را یک الهه(بت) میدانند همانگونه که در برخی کتب ان را فرشته بالدار مینامند

در تحقیقات جدید عوض نوشتن نام کوروش در زیر آن مجسمه کذایی دانشمندان فعلی مرقوم میدارند :فرشته بالدار. چنانچه در کتاب «تخت جمشید» نوشته مهرداد بهار- نصراله کسرائیان دقیقا در زیر همین ستون پاسارگادی و درتوضیح همان نقش جنجالی به صراحت نوشته شده «فرشته بالدار».کتاب تخت جمشید ، مهرداد بهار- نصراله کسرائیان، تدوین شهریار ایزدی ترجمه سودابه دقیقی، چاپ چهارم، 1372، ص 95

و نیز در کتاب سرزمین مهرو ماه تخت جمشد، نقش رستم، نقش رجب، پاسارگاد» در زیر همان مجسمه به اصطلاح کوروش سابق نوشته شده : پاسارگاد – فرشته بالدار  . سرزمین مهروماه، تخت جمشید، نقش رستم، نقش رجب، دکتر فرخ سعیدی، سازمان میراث فرهنگی کشور، چاپ اول، تهران، 1376، زیر تصویر منسوب به کوروش سابق (بدون صفحه)

ما مجمسمه های دیگری که شبیه به مجسمه یافت شده در تخت جمشید هستند را هم از دیگر تمدن ها داریم همانند این ها

Assyrian Nimrod

نام این مجسمه است.

اگر توجه کنید روی کلاه همین مجسمه هم چیزی شبیه به شاخ است

این مجسمه متعلق به بین النهرین میباشد

ویا این مجسمه در ذیل که از تمدن مصر میباشد که روی سر خود شاخی همانند شاخ های ان مجسمه ایی که در تخت جمشید میباشد دارد

نام

Osiris and Re-Horakhty

این فرضیه (ذوالقرنین بودن کورش) که مهمترین بخش ان یکتا پرست بودن ذوالقرنین میباشد و کوروش به اعتراف خود بت پرست بوده رد میشود


با تشکر و از وبلاگ حق و باطل



  • امین احمدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی