پستوی حقیقت

ضد دروغ

ضد دروغ

درباره ی دروغ های که برای برخی شاهان و باستان ایران ساخته شده است تا ایران ایران نباشد

بایگانی

عیلامیان چه کسانی بودند

عیلامیان چه کسانی بودند؟


ایلام یا عیلام نام یک تمدن در منطقه‌ای است که بخش بزرگی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهٔ سوم قبل از میلاد در بر می‌گرفت ولی در دورهٔهخامنشیان به منطقه جغرافیایی سوزیانا شوش (Susa) تقلیل یافت. ایلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» (Ha(l)tamti/Hatamti) به‌معنی «سرزمین خدا» می‌خواندند، اکدیان بدان «اِلامتو» (Elamtu) می‌گفتند و سومریان آن را با اندیشه‌نگاشت NIM به معنای «بالا و مرتفع» می‌نوشتند

.................................................................................................................................................................................

حقایقی که درباره ی تمدن عیلام بوده به نظر می اید در پس پرده ایی مخفی شده است و خیلی ها سعی دارند تا این تمدن را محجور بدارند همانند نام تاریانا که معرب تازیانا است که بر شهر اهواز اطلاق میشد .

این مخفی کاری ها تا جایی میرود که نویسنده در ویکی پدیا مینویسد

نام ایلام، نیای ایلامیان، در (سِفر پیدایش ۲۲:۱۰) به عنوان پسر سام آمده است که این اشاره فقط می‌تواند بر بودن سامیان در این منطقه دلالت کند نه بر سامی بودن ایلامیان. براساس نوشتار (سِفر پیدایش ۱:۱۴) یکی از شاهان شرق که در روزگار ابراهیم به فلسطین حمله کرده بود، کَدُر لاعُمر نام داشته است که نامی ایلامی بوده است.

....................

چگونه ممکن است عیلام نیای عیلامیان فرزند سام باشد ولی عیلامیان را سامی ندانیم؟؟!!!؟

مسئله دوم این است که همگی میدانیم عُمر یک نام عربی است.

..........

این نا حقی ها تا جایی است که باز هم در نوشته های خویش درباره ی این تمدن در پراندز های خویش سعی میکند تا به خواننده القا کند عیلامیان سامی نیستند!!

بخوانیم

 نخستین شاهنشاهی ایلامی (غیر سامی) در شوش (در جنوب غربی ایران) تشکیل شد
.........

میبینیم که در پرانتز سعی دارد تا غیره سامی بودن عیلامیان را به خوانندگان القا کند

.......

اخیرا دیده میشود که عیلام را ایلام و با حرف الف مینویسند !!

در زبان فارسی حرف و اوای (ع) وجود ندارد و عدم وجود این حرف در زبان فارسی نشان از بیگانگی این نژاد با نژاد فارس میباشد

.................

عیلامیان نه تنها در حرف ع با اریایی و یا فارسی بیگانگی دارند بلکه حتی در ائین و نژاد و رنگ پوست هم با اریایی ها تفاوت دارند 

اریایی ها که از سیبری وارد فلات ایران شدند مردمان سفید گونه بودند و عیلامیان سبزه بودند

که این نشان از نژاد سامیان است

....

این تمدن با شکوه سپس توسط شاه ایران کوروش که تمام قدرت و حروف نوشتاری خویش را از عیلام گرفته بود . از بین رفت 


در این زمینه پی‌یر بریان آورده است: «قتل‌عام‌هایی که پس از جنگ به وسیله سپاهیان کورش انجام گرفته است، از شدت و خشونت ارتش نوبابلی حکایت می‌کند. احتمالاً در همین زمان (یا شاید اندکی پیش یا بعد از آن) است که شوش نیز مسخر کورش گشته و آخرین پادشاهی نوعیلامی برای همیشه نابود شده است..

منبع پیر بریان تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، 1377، جلد اول، صفحه 125.

  • امین احمدیان

نظرات  (۱۳۸)

احسنت
  • اهواز العیلامی
  • افرین.بسیار منطقی و مستدل.زنده باد نژاد سام زنده باد عرب عیلامی
    آخه چقدر چرتو پرتو دروغ سر هم می کنید تا به این عربا سند مالکیت بدین...من نژاد پرست نیستم ولی خوزستان خونه ی دوم عرب هاست...خونه ی اول عربستانه.اگه خودتون رو ایرانی نمی دونید می تونید برگردید به همون جایی که ازش اومدین.عیلامی ها هیچ ربطی به عرب ها ندارن...وقتی دارید از تاریخ حرف می زنید باید سند تاریخی بیارید....وگرنه منم می تونم وبلاگ درست کنم و کل جهان رو ارث پدر بزرگم معرفی کنم
    لطفاً چرتو پرت می نویسید این نکته رو هم گوشزد کنید که هم وطنان عرب اینکه مطلبی در اینترنت باشه دلیل بر حقانیت و راستی اون مطلب  نیست...یک فرد بسیار معمولی بدونه هیچ سواد تاریخی هم می تونه وبلاگ درست کنه و هر چی به نظرش درست هست رو بنویسه.فقط کتاب هایی که توسط مورخین صاحب نام و تالیف شدند می تونن تا حدودی بیانگر تاریخ باشن.این سایتها و وبلاگ ها هیچ ارزش تاریخی ندارن 
  • محمد ابوسام الحوازی
  •  این صحبت ها کاملاً درسته صحت تاریخی داره شما که میگوید اینها دروغ هست دلیل منطقی بیارید نه از روی حس نژاد پرستی که فکر میکنید آریایی بهترین نژاد روی زمین  هستید نظر میدید درظمن عربستان به خوزستان  گفته میشد عربستان کنونی اسم اصلی وغدیمی اون شبه جزیره عربستان هست (شبه الیزر العربی)ضمناً این تاریخ یک ملت هست چه بخواهی یانه تاریخ این اینومیگه 
    زنده باد فرزندان سام زنده باد عیلامیان
    زنده سوس 
    زنده بادالحواز 
    اگر واقعاً شما دنبال حقیقت بودید این نامهای تاریخی رو تغییر نمیداد 
    تاکی میخواهید ازحقیقت فرار کنید
    ایلامیان قومی تک خانواده بودند که منتسب به هیچ قوم زنده ای روی زمین نیستند لطفا برادران هم وطن عرب گول این استاد جعلی و و گفته های دروغین رو نخورند ودر ضمن در پاسخ به یکی از برادران عزیزم بگم که نام خوزستان نامی است که قذمت ان به دوران ساسانیان می رسد ولی نان عربستان پس از سقوط سلسلسه تیموری بر بخش هایی از استان خوزستان اطلاق شد
    عربها اگه تمدن داشتن که موقع حمله عمر به ایران ،با تمدن ایران اینقد وحشیانه برخورد نمیکردن
    نام های دودمان و پادشاهان عیلامی عربی نیست ،زبان عیلامی منسوخ شده و الان دیگه وجود ندارد ،چرا این همه دروغ
    خدا را شکر ای کشور با اینهمه نژاد پرست عرب ستیز گرفتار حکومتی شده که دار و ندارش برای اعراب اونور آب از یمن و لبنان و سوریه فلسطین و... حالا شما هر چی دوست دارین تو سر اعراب خوزستان بزنین فرقی تو اصل موضوع نمیکنه. سپاس جمهوری عرب دوست ایران

    سلام دوستان  اگه کسی دنبال تاریخ هست باید کتابهای معتبر رو مطالعه کنه گرچه همون کتابها هم بر حصب شواهده ممکنه با کشفیات جدید بازهم موضوعات ١٨٠ درجه عوضشن ولی کلا تاریخ فقط واسه مطالعه اس نه چیز دیگه ای الان عصر ارتباطاته و جهان رو تبدیل کرده به دهکده جهانی حالا شمارو نمیگم خودمو مثال میزنم اینها امل بازیه به چه دردی میخوره الان کشفیات ما ورای کره زمینه رفتن دنبال کشف کهکشانهای جدید حالا خیلی مهمه ایلامیان جز چه گروهی از انسانها هستن وقتی دی ان ای تمام انسانها مشترکه بابا وقتی ما داریم از خودیا میخوریم چه کار عربهای عربستان داریم خیانتی که مسولیین مملکتمون دارن به سرمون میارن عمر به سرمون نیاورد 
    سلام دوستان .در زمان پیامبر سند ومکان وحدودوجا برای کسی معین نبود درآن زمان جنگ وقلمرو بود ودر سال 12قمری که عیلا میان در جنوب غربی ایران خوزستان کنونی سکونت داشتند عربها از یمن وحجاز به این سرزمین هجوم کردند واین سرزمین تصرف کردن واسلام را به این منطقه آوردن و درخوزستان سکونت کردند ودردازه ورود تشیع به ایران از طریق عربها از سمت خوزستان بود وعربها از آن زمان در آنجا سکونت ومستقل از ایران بودند که حاکم آنها درآن زمان سبد محمد مشعشعیان بود وتا دوره قاجاریه  که به  حاکمیت شیخ خزعل کعبی بود توسط رضا شاه وبا یاری انگلیس این سر زمین استعمار کردن که شواهد زیادی از بودن عرب در این منطقه وجود دارد از جمله بهترین نقطه اثبات همان فتوای علماء. عراق برای  جهاد درجنگ با انگلیس و شکست دادن انگلیس که جای جنگ ومقبره جهاد عشایر خوزستان موجود است .این بهترین دلیل اثبات که تا100 سال پیش خوزستان مستقل از ایران بودوساکنین آن عرب اصیل بودن وعربها در خوزستان همان گونه که حضرت خامنه ای فرمودند عربها در خوزستان اصالت دارن .من عرب نیستم وبچه بروجردم ولی نباید تاریخ انکار کرد این واقعیت است که خوزستان مستقل از ایران وساکنان آن عرب از  سال 12 هجری تا هم اکنون میباشند
    باید بگم که من یک نژاد پرست نیستم ولی این تاریخ کاملا واقعیت داره تمامی این متون ثبت شده تو تاریخ بین المللی اعراب خوز که تایید شده موزه لوور پاریس است لطفا از روی نژاد پرستی نظر ندید و اول تحقیق کنید واقعا شما که ادعا تاریخ ۲۵۰۰ ساله میکنید زشته بیاید بدون سند و از روی نژاد پرستی بیاید نظر بدید خودتونو دارید به ابو اتیش میزنید که بگید عیلامی ها عرب نبودن (بهتره حقایقو قبول کنید)

    .
    بهتر است در جواب گفت عزیزان در واقع ( کسانی تاریخ را نوشتند که حقیقت را با گویتین سرنگون کردنند)
    اما بعد    شما بهتر است در باره ی تمدن ها ی قبل از عیلامی تحقیق کنید و به  نژادی توهین نکنید
    بهتر است بگویم تمدن اعراب اصلا خیلی قبل تر از عیلامی هاست. و در منطقه ی جنوب غرب هم ساکن بودنند
    هرچند که میان کشور های اسلامی هیچ مرزی نیست . دوست عزیز اگر متخصص میخواهی مستند ناصر پور پیرا رو ببین بعد میفهمی وقتی یهود تاریخ کشورت رو مینویسند چی میشه
    والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
    طرف میاد می گه نژاد پرست نیستم ولی حرفهای نژاد پرستانه می زنه اولا خانه اول عربها خوزستانه بعدش ما چرا بریم عربستان بهتر شما برید فلات تبت شما از اونجا امدید 
    با سلام.دوستان محترم اولین چیز توی بحث تاریخی مسایل نژادپرستی رو کنار بزاریم و با عقل حرف بزنیم.من چندتا چیز مهم بهتون بگم کاملا هم منطقی اولا عالمیان عرب نبودن بلکه سامی بدون.اریایی هم نبودن.تمدن بابل عاشورای و عیالم تقرژباهم زمان گرفت.چون خدا وقتی شیطان رو به زمین نازل کرد به قسمت بیان النهرین فرستادجاییکه بزرگترین تمدن وطنپرستی و جن پرستی ایجاد شد.اریایی ها قوم مهاجر و وحشی بودند که در قسمت داخلی ایران از شمال وارد شدند.رفته رفته حکومت تشکیل دادند.قوی شدند.و وقتیکه عیلام توسط عاشوریین نابود شد دوباره پس گرفتند.زبان فارسی ریشه از زبان عیالم داره.شاید با خودتون میگید چرا عربای خوزستان کلماتی که با حروف گ و چ زیاد دارن.دلیلش اینکه که زبان عربی خوزستان ریشه از زبان عیلامیین اداره.اعراب خوزستان بودند از جایی نیومدن همیشه هم مورد ظلم و ستم قرار گرفتن چهار جانب دولت ایران چه از جانب کشورهای سنی مذهب.دوست عزیزم دوست عرب لر کرد ترک بلوچ یا هر قومیتی دیگه ایران کشورمونه اما میگم اول خوزستان کشورمونه بعد کل ایران.ایران هرچی داره از خاک خوزستان اداره چه فرهنگ چه زبانش چه نفتش
    اینکه یک نفر نام عربی داشته باشه دلیل بر عرب بودنش نیست....من دوست عرب دارم که اسمش فرشاد هست...منم اسم عربی دارم ولی عرب نیستم....تاریخ ورود عرب ها به ایران به ویژه خوزستان...یکی پیش از ورود عمر بود..که اگر یادتون باشه زمان خسرو پرویز توو جنوب و جنئب غرب خوزستان زندگی میکردند و به خاطر دلالیلی به ابران مهاجرت کرده بودند....گروهی زمان عمر و گروه دیگه ای هم زمان سید محمد مشعشع حمله کردند به ایران و شهر هویزه که به گفته ابن بطوطه مردم این بلاد عجم بودند رو اشغال کرد و الان زبان مردم هویزه عربی شده....و از اون زمان بوود که خوزستان به دو بخش خوزستان(بخش غیر عرب نشین و عرب زبان) و عربستان(بخش عرب نشین و عرب زبان خوزستان) تفسیم شد....زبان عربی خوزستان ربطی به زبان عیلامی ها نداره...الان عربی که توی عراق هست و نزدیک مناطق کوردنشین هست از زبان کوردی تاثیر گرفته...زبان عربی توو خوزستان هم تحت تاثیر فارسی  قرار گرفته و برخی کلماتش تغییر شکل دادنه...و این که اقایی(پیام بالا با نام بنده خدا) نوشته میان کشورهای اسلامی هیچ مرزی نیست..زمان عیلامی ها اسلام هنوز وجود نداشته ...اقای محمد ابوسام الحوازی هم باید گفت که فعلا خود شمایید که هویزه رو حویزه مینویسید و اهواز رو احواز...پس اگر بنا به تغییر شکل کلمه باشه شما دارید این کار رو انجام میدید وگرنه اهواز اهواز نوشته میشه...توی زبان عربی خیلی حاها به ججای ت از ط استفاده میشه مانند اتریش..که عربها اون رو اطریش یا باتری که مینویسند باطری و....عیلامی ها رو میگن از نژاد سامی بودند اما هیچ شباهت فرهنگی وو زبانی و تاریخی با عرب ها نداشتند و این دو دوتا  قوم مجزا بودند.
    اون کُدرلاعمر نبوده بلکه کدرلاگمار بوده، پس برای خودت تاریخ جعل نکن 
    در ضمن زبان ایلامی‌ها تک خانواده بوده و هیچ ربطی به زبان‌های هندواروپایی و سامی نداشته است
    خیلی جالبه، عرب‌ها تا همین چند سال پیش نمی‌دونستند تاریخ ایلام چیه و کجا بود، حالا همه‌شون باستان‌شناس شدند و نظرات کارشناسی میدن. هههههخخخخ
    یکی از ویژگی‌های ایلامی‌ها ازدواج با محارم بوده که به آن خویدوده می‌گفتند. آیا شما عرب‌ها خویدوده داشتید؟ پاسخ: خیر. زیرا زنان عرب رسوم چندشوهری و نکاح استبضاع داشتند. از دیگر رسوم ایلامی‌ها احترام به زن‌ها و مقام بالای زن‌ها بود، در صورتی‌که ارزش زن در میان عرب‌ها به اندازه‌ی نصف بیضه‌ی مرد است. چیزهای دیگری هم هست که حوصله‌ی تایپ کردن ندارم
     مطمعنم  ادمین عربه اخه  مسخرست عرب ایلامی بدونید 
    دوستان همه ما فرزندان آدم و حوا هستیم..اون تمدنتمدنی که الان داریم روش بحث میکنیم.اونم فرزندآدم ساخت..فرقی نمیکنه هرکی باشه.وبوده...مهم اینه که هرکدوم ازما بنده خوبی باشیم.برای خداوند..و بدرد جامعه خود بخوریم..بدرد انسانیت بریم تحقیق کنیم.علم بدست بیاریم.و دارویی رو کشف کنیم.که سرطان رو علاج کنه.یا چاره ای بکنیم .اقتصاد این مملکت درست بشه.فقر داره بیداد میکنه..در قرآن آمده.(هر انسان در گرو عمل خویش گرفتار است)کسی مسؤل کسی نیست در آخرت..اونا رفتن الان نوبت ماست..ولکنید اون تمدنهارو..در هر خونواده ای خوب و بد هست.چه برسه به اقوام..بصورت قطعی تو ی هیچ قومی خوب یا بد نیست..متفاوت همیشه..ودر آخر.(اکرمکم عندالله اتقاکم)هرکه باتقواتراست گرامیتر است..اگر عقلتون را بکار بندازید دیگه جدلی نمیمونه..وسلام
    ایلام یا عیلام هر دو جعلی و من‌درآوردی از عرب‌ها و یهودی‌هاست
    اولا ایلامی‌ها سرزمین خودشان را هلتمتی یا هل‌هتمتی می‌خواندند و در همه‌ی کتیبه‌ها هم به همین صورت آمده است و در هیچ کتیبه‌ای تا به حال به صورت ایلامی خطاب نشده‌اند و نام ایلام وجود نداشته، بلکه الامتو یا آلام‌تو وجود داشته که به معنی سرزمین بلند و مرتفع می‌باشد و این نام از اَکدی وارد زبان عبری شده است و در زبان عبری الامتو را ایلام می‌گویند. سومری‌ها به ایلام/الامتو/هلتمتی می‌گفتند: نیم NIM. دوم، ایلامی‌ها یک ملت بودند با چند نژاد که شامل سیاه بود و سفید و گندمی. سوم، زبان ایلامی هیچ ربطی به زبان‌های سامی و هندواروپایی ندارد و تک‌خانواده است. چهارم، اون نامی که بالا نوشتی و گفتی عربی هست، هههخخخخ، کدرلاگمار هست نه کدرلاعمر که تو برای خودت معربش کردی که بخواهی بچسبونیش به عرب‌ها ... ههههخخخخخ، اومدی از دل یک نام و عنوان پادشاه یک تکه نام رو کشیدی بیرون و گفتی عربیه !!!؟؟؟ داداش عمر که هیچ بیشتر بگرد شاید محمد و علی و عثمان و ابوبکر هم توش پیدا کردی. اما پیشنهاد من اینه که ساقیت رو عوض کن
    اولا عرب ها بعد از اسلام وارد خاک ایران شد و عیلامی ها در اصل بختیاری بودن واز نظر نژادی نزدیک به نژاد کاسی بودن که کاسی ها در استان لرستان بودن 
    چرا همه دوستان فقط چسبیدن به عرب بودن ایلامیان در صورتی که خوزستان فقط عرب نیست و لرهای زیادی اونجا هستن و ایلامیان لر بودن.ادمین محترم لطفا از جد بزرگ ایلامیان و چغازنبیل و هفتپه خوزستان مطلب بزارید
    سلام چطور شما هم اریایی هستین هم هم سامی نژاد هرجا هر چیزی ک ب نفعتون باشه انتخاب میکنین انگار اومدین بازار نمیدونم چرا زورتون میاد من که درک نمیکنم درضمن زبان فارسی هم از همین عیلامیان گرفته شده دوما کی میگه اعراب از بعد اسلام وارد شدن توصیه میکنم ی نگاهی به تاریخ بنداز هرچی هم میخواین بگین با دلیل ثابت کنین 
    اقا ارمین اگه میخوای بر اساس جعل حرفی ثابت کنی پس کل تاریخ ایران هم جعلیه که شما با یهودیا ساختین چرا باید همه باستان شناسا اونایی ک تخت جمشید رو قبول دارن یهودی هستن درضمین شماها ک میگین نصف دنیارو فتح کرده اثارش فقط تو تخت جمشیده شیرازه اونم نصف نیمه که چرا اگه کوروش اینقدر شخصیت بزرگیه نه فردوسی یادش کرده نه حافظ نه سعدی ن هیچکس درضمن شمایی ک منشور حقوق بشرو ب سینه میزنین اولا میدونین ک منشورش کپیه از وزیر بابل حمورابی ک حمورابی اولین منشور حقوق بشر رو نوشت که اونم یک عرب هست دوما شما ک میگین کوروش یکتا پرست بوده چرا تو خود منشورش نوشته من با عبادت خدای مردوک ک بت بابلیا هست بابل رو فتح کردم و ب قول شما روز جهانیه کوروش هههههه عجب روز جهانیه ک فقط تو ایران معروفه تو لیست یونسکو هیچ اسمی ازش یاد نیست برو تاریخ بخون تا ۹۰ سال پیش کسی ب اسم کوروش اصن تو کل ایران نبود
    شروری بیش نبود عیلامیان توسط اشور بانی پال کشتار شدن 
    سلام باحلواحلواکردن دهنت شیرین نمیشه
    اولا نام این سرزمین هلمئتی است ولی عیلام توسط همسایگان عرب وعبری گفته شده
    دوما نقش معبد بزرگ شوش چغازنبیل  هنوز روی لباس بختیاری  هست
    سوما گیرشمن میگه هر جای سرزمین بختیاری  پا گذاشتم ایلام رو دیدم که شامل مردم هم بوده .
    چهارما اینکه تورات میگه عیلام از فرزندان سام هست قابل تکیه نیست  چون تحریف شده وخیلی چیزی دیگه هم میگه و البته عرب سامیه ولی هر سامی عرب نیست خود عبری ها هم سامین
    پنجم با هجوم اعراب به فرماندهی محمد مشعشع  تمام ساکنان کهن این سرزمین قتل عام نشدن شاید در قالب برخی اعراب موندن ولی اسم رسمش ون رو حفظ کردن
    ششم اعراب اجدادشان مشخصه و شجره نامه دارند و بهش میبالند پس با هزیان گفتن اینجوری راه به جایی نمابری
    هفت اینکه در زبان این دولت تفاوت بسیاری با زبان تازی دارالخلافه ع ندارید
    هشتم اولین باره میبینم کسی بگه اهواز تازیانه بوده مثلا میخوای بگه همون تازیه در صورتی که اهواز اصلا نقش اساسی در آن زمان نداشته و شوش و بعضی شهرهایی دیگه مطرح بودن
    نهم سرزمین ایلامی دارای سابقه بسیار بالاتر هست مثلا آثار موجود در غار پبده لالی یا غارهایی لرستان  که هیچ ربطی به عرب نشین نداره
    دهم در شاهنامه که میگی مرز ایران و تازیان رود اروند هست

    البته هدف از این جعل تاریخ اهداف سیاسی است که از مردم عرب زبان خوزستان برای رسیدن به سود استفاده کنند و قربانی بزرگ این قضیه خود همون اعراب خوزستان خواهند بود در صورتی که ملت ایران در زمان حمله صدام خونخوار برادری  خود رابه همان مردم عرب که بزرگترین ضربات رو خوردند ثابت کردند پس اگر خلق عرب هستی مسئولیت این جنایات را بپذیر و اگر نیستی با وجدانت عمل کن و دروغ نگو البته جعل تاریخ به این سادگی هم نیست .نمونه این جنایت بحرین هست یا وضع عراق در چندین سال است.بحرین اکثریت شیعه داشت ولی یک وهابی حاکم بوده و هست و آنرا مثل ملک شخصی میدونه و هرکی بگه تو اخراج میکنه .پس در زمین هر شیطانی بازی نکنید
    باسلام
    دوستان از روی تعصب نمی شود چیزی را اثبات یا نفی کرد بیایید بدور از تعصب به این مساله بپردازیم. برای فهم موضوع باید به منابع عیلامی رجوع کرد. ابتدا همان طور که همه دوستان اطلاع دارند منطقه اصلی عیلامی ها خوزستان و بخصوص اطراف شهر شوش می باشد که در این منطقه سه قوم عرب، بختیاری و فارس زندگی می کنند. تکلیف فارس ها که مشخص است. پس می پردازیم به دو قوم دیگر. پوشش مردم عرب دشداشه، چفیه و عقال است و پوشش مردم بختیاری قبا، و کلاه نمد. از روی مجسمه ها و نقوش برجسته بدست آمده از عیلامیان پوشش دشداشه به وضوح نمایان است در برخی مجسمه ها نیز چفیه و عقال و در برخی دیگر فقط عقال به وضوح قابل تشخیص است(لطفا رجوع شود به تصاویر این آثار).پروفسور« والتر هنیتس» درکتاب یافته های تازه از ایران باستان صفحه «114»چنین نقل می کند :
    کلاه غیر نظامی عیلامی ها ،همان میترای باریک یاد شده با پاپیونی درپشت سر ،اما کلاه نظامی حلقه ای بود به شکل طناب پیچ خورده ،این کلاه را هرستفلد به درستی باعقال بدوی مقایسه کرده است
    یعنی شباهت فراوانی بین عقال عیلامی وعقال بدوی عربی است .که هنوز در میان مردم عرب کاربرد دارد. بنابر این در فاز نخست نزدیک ترین پوشش عیلامی، پوشش عربی می باشد این مورد برای لباس زنان نیز مشهود است. حال از دیدگاه کلامی بررسی کنیم در زبان لری به مادر دا گفته میشود در زبان عربی ام یا یوما حال ببینیم در زبان عیلامی چه میگویند در این زبان از amma بهره میگیرند حال قضاوت با شماست که به کدام یک نزدیکتر است. البته زبان عربی خوزستانی با زبان عربی بابلی، آکدی یا سومری(عراقی)، فینیقی، آرامی(لبنانی)، سریانی(سوری)، کنعانی(فلسطینی)، نبطی(حجازی) و سباءی(یمنی) کمی متفاوت است در اصل باید گفت که کلیه این زبانهای سامی باهم کمی اختلاف دارند و در عربی خوزستانی کلماتی وجود دارد که نه فقط این اقوام سامی از آنها استفاده نمی کنند بلکه هیچ کدام از اقوام ایرانی نیز از این کلمات بهره نمی گیرند و این نشان میدهد که این کلمات از هیچ قومیتی به عاریت گرفته نشده اند و مختص عرب های خوزستان است مثل، عگله که در عربی نبطی بءر به معنی چاه، دحرویه در عربی نبطی بیاض به معنی تخم مرغ، حوش در عربی نبطی بیت یعنی خانه، دش در عربی نبطی دخل به معنی ورود، عیش در عربی نبطی خبز به معنی نان و.... حال برگردیم به تاریخ در صورتی که در مورد جنگ ذی قار مطالعه کرده باشید، در این جنگ خسروپرویز با قبیله بنی شیبان و ساکن حیره عراق کنونی وارد جنگ شده و شکست می خورد. که در این حکایت نکات فراوانی نهفته است، اول اینکه سردار عرب سپاه ایران ساکن کجا بوده و دوم اینکه سپاهیان عرب ایران که مخالف جنگ بودند و به دلیل کثرت آنها و عقب نشینی آنها در جنگ باعث شکست شدند ساکن چه مناطقی بودند آیا غیر از این است که ساکن شوش(پایتخت آن زمان) و مناطق اطراف بودند آیا اگر این افراد بیش از چند دهه جزو قلمرو ساسانیان شده باشند به آنها اجازه فرمانروایی و سرداری سپاه داده میشد پس حتما بومیان آن منطقه بوده اند. 
    یزدگرد سوم به زبان عربی تسلط داشته و به این زبان شعر میگفته آیا این پادشاه ساسانی برای خود شعر میگفته یا این اشعار را برای ساکنان پایتخت آن زمان می خوانده. 
    حال رجوع کنیم به جغرافیای منطقه اگر در گوگل ارث سرچ کنید و مناطق شهری خوزستان را ببینید. خواهید دید که شوش بین شوشتر و دزفول واقع شده، کسانی که خوزستانی باشند کاملا میدانند که دزفولی ها و شوشتری ها فارس هستند حال آنکه شوش عرب زبانند و در بالای این شهرها به سمت کوهپایه شهر دیگری با نام اندیمشک ظاهر می شو که لر زبانند. کلیه باستان شناسان بر این باورند که لرها یا همان کاسی ها ساکنان مناطق کوهستانی یا کوهپایه ای هستند که از روی نقشه مسجد سلیمان، ایذه، و باغ ملک نیز قابل رویت می باشند و همگی این مناطق لر هستند برخلاف دشت خوزستان که شهرهای آن یا عرب زبان و یا فارس می باشند. از آنجایی که هیچ تمدنی  شیفت دیلیت نشده است همان طور که فارسها و کاسی ها نشدند بنابراین شهری که در شش هزارسال پیش ساخته شد و هنوز پابرجاست و هنوز هم با نام شوش شناخته میشود و ساکنان آن عرب هستند نیز از بین نرفته و ساکنان بومی آن اجداد همین مردم امروزی باید باشند. 
    سلام
    نقشه ایی که خلق عرب واحواز زدن تمام مناطق لر نشین تا بندر عباس  و  بوشهر رو هم بلعیده است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
    پس شما به هویت لری صد درصد بسیاری شهرهایی خوزستان وایرانی  کهن شهر ها  واقفید. چه برسد به دیگر استان ها البته از نقشه های پراکندگی  ژنتیکی که رسم شده است هم مشخص است .خود کلمه هلمئتی که تاریخ دان ها اسم واقعی میدانند به بختیاری نزدیک تره در مورد کلمه یوما هم الان کلمات مادر برادر و پدر بین فارسی و انگلیسی مشترکه و بین فارسی و چینی و ترکی و دیگر زبان ها اشتراک هایی  هست ویا کلمات عربی که الان به دلیل مشتق سازی در فارسی رایج است شما میتونید انگلیسی ها رو فارسی و یا چینیها رو ایرانی و موارد زیاد دیگه بدانید پس این اشتراک کلمات دلیل بر یکی بودن نیست و اکثر تاریخ دانان زبان عیلامی را تک خانواده میدونن که با سامی وعبری و.... متفاوته .
    در مورد عربی دانستن یزدگرد سوم اینکه اعراب در آن زمان از همسایگان اصلی ایران بودن و زبان راه ارتباطه الان محمد رضا شاه هم چند زبان بلد بود خمینی هم به عربی مسلط بوده .ذی قار هم جنوب عراقه و ربطی به خوزستان بزرگ نداره و ما بیرون اروند چیزی نگفتیم .البته یمن و بخش بزرگی از شبه جزیره صد ها سال قلمرو ایران  بوده است .مثلا زمان فتح یمن چون درفش کاویانی از دروازه شهر وارد نمیشه دروازه رو خراب کردند .و شوش صدا سال بعد از عیلام  یکی ازمراکز مهم ایران ماند و پایتخت ایران بوده .
    در مورد نقش چغازنبیل  روی لباس بختیاری  چیزی جواب ندادی شما نقش عبادتگاه یهود و بودا رو که نگه نمیداری حتما باید به اون اعتقاد داشته باشی تا براش وقت و زحمت بگذاری .
    در مورد سربند عیلامی هم سربند در کل ایران استفاده دارد در میان زنان لر و کرد و قشقایی همین الان هم استفاده میشود و البته هر وسیله خوبی همه گیر می شود. مجسمه معروف به مرد پارتی که در ایذه کشف شد هم سربند داره اون هم عرب بوده ؟الیمایید بوده .
    گفتگو بین کسانی که مسلط هستن به علم نه ما آماتور ها بسیار خوب و سازنده است.
    نه اینکه اول نقشه بزنند و آدم بکشند و پول بگیرند و وهابی بشن و ....منافع خوزستان برای ایران از خود تهران بیشتره واینکه منطق محکم پشت حاکمیت هست چه از لحاظ تاریخی چه قومیتی و ....جدایی خوزستان از ایران غیر ممکن هست مگر زمانیکه ایران و ایرانی نباشد  تا از حق خود دفاع کند  .در مورد نخ ریسی عیلامی ها که کاملا با بختیاری یکیست ویا تسلط این کهن قوم بر هنر کشتی سازی که زمینه نیرو دریایی سهمگین ایران هخامنشی بود و صداها دلیل بر وابستگی لرها به عیلام وجود دارد .تاریخ دانان بی طرف  وابستگی لر و عیلام را اثبات کرده اند.ریشه قوم عرب کاملا مشخص  است  و دلیلی نیست که مردمی که دارای زبان و نژاد سامین رو رها کنید ونیای غریبه ای که به اذعان تاریخ  تفاوت فراوان با آنها دارند رو پدران عرب بدانید .مگر کسب سود$$$$و قدرت که کار خطرناک برای مردم است و گناه و مدیونی ابدی است و هر  زخمی که به دلیل این انحراف  ایجاد شود مسئولیت دارد . البته جعل تاریخ کار ساده ای نیست  فقط زمینه خشونت است .

  • سرباز بختیاری
  • سلام حرف من واسه دوستان عرب زبانم هست نژاد پرست نیستم ولی میگم خوزستان منطقه عیلامی ها بودنه و که لر های امروزی می باشن بعدشم ورود اعراب به ایران و خوزستان در زمان عمربن خطاب می باشد که عرب ها تا سیستان رفتن یعنی عرب زندگی میکردن که شاه یعقوبلیث صفاری که بچه سیستان بود قیام میکنه و به اعراب حمله میکنه میرسه تا خوزستان که یعقوبلیث صفاری بیمار میشه و در دزفول می میره که قبرش در شاهباد دزفوله پس خواهشا تاریخ تمدن عیلامی هارو زیر سوال نبرید و خوزستانم ملک عیلامی ها بوده...وسلام
    باسلام.متاسفانه ما ایرانیها اکثرانژادپرست وقومیت ستیز ودشمن هم هستیم وتازمانیکه اینگونه ایم هرگز به جایی نخواهیم رسیدطبق قانون طبیعت.همه تاریخ نویسان میدانندخوزستانن شمالش بختیاری نشین وجنوبش عرب نشین بوده اند ازقدیم الایام قرنها پیش.وخوزیها شمال خوزستانند واعراب جنوبند که  سرزمین عربستان نام داشت ودرسال ۱۳۰۴ شمسی مصادف با ۱۹۲۵ میلادی نام عربستان را به خوزستان ونام همه شهرهای عربی را به فارسی جهت قومیت ستیزی تغییر داد وهمه میدانیم که رضاخان بسیاری ازاعراب وبختیاری ها را بخاطردفاع اززمینهایشان قتل عام کرد وبسیاری را به شمال ایران وروسیه تبعیدکرد وجای آنها ازمناطق دیگرهجرت داد.همه ما آدمها مهمان این دنیای فانی هستیم.بهترین ما درنزد خدا باتقواترین وخداترس ترین ماست...
    جای این دروغ‌ها بهتره کتاب‌های ارزشمند: دنیای گمشده‌ی عیلام/ شهریاری ایلام* از پروفسور والتر هینتس/ تاریخ کامل ایلام* از ساعد حسینی را بخوانید تا ببینید وارثین اصلی تمدن ایلام چه کسانی هستند
    البته کتاب‌های ۶ جلدی، تاریخ اساطیر و تطبیقی ایران باستان نوشته جواد مفرد کهلان را هم می‌توانید دانلود کنید و بخوانید چون انتشارات سوئد چاپشون کرده
    سلام. خواهشا اینقدر دروغ ننویسید. کمی خجالت بکشید. عیلام ربطی به اعراب ندارد. عربها حدود 300 سال است به خوزستان آمده اند
    بنده حاضر به بحث منطقی با ادمین این وبلاگ هستم. در صورت برد هر شخص طرف مقابل باید ایران را ترک کند و به وطن خود برگردد
    ای بابا این عمر چه قلطی کرد ایرانیارو مسلمون کرد..ایناهم از روی تعصب وانتقام جویی هرچی تمدن عربیه رو به خودشون نسبت میدن..چقد تعصب آخه ؟؟بختیاری بی هویت برام خودشو عیلامی نسبت میده..حالا خوبه تمدن عیلام سامی عربیه همه میدونن اینو که!!!یبار هم میگه آریاییم..شما بختیاریا الان که قرن ۲۱هست هیچی سرتون نمیشه!!چه برسه به چندین قرن پبش!!واقعا خنده ام میگیره..بابا یکلام همه زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران هموطن هستیم.و باهم قوم وخویش هستیم.یکی به یکی پیوند نسبی خوردیم.سعی کنیم امروزی باشیم.بنظرم هرکی دم از اصالت میزنه اصیل نیست
    حالا گیریم که ایلامی ها سامی هستند. یهودی ها آشوری ها و بابلی ها وقومیت های دیگه هم از خاور میانه هستن که سامی نژاد هستند. حالا این چه ربطی به اعراب داره؟ مثل این میمونه که بگیم چند هزار سال پیش بین نژاد و زبان های ایرانی و اروپایی نزدیکی وجود داشته و ما الان مثلا به پیشرفت آلمان افتخار کنیم. همه میدونن که اعراب شبه جزیره حجاز بیابانگرد و راهزن بودن و تمدن اسلامی هم که این دوستان درست کردن فقط به واسطه تمدنهای شمال آفریقا ایران کنونی و مردم فارس زبان آسیای مرکزی که میشه تاجیکستان و بخش های از ازبکستان امروزی رشد کرده! اعراب در ایران قوم مهاجم هستن و ریشه ندارن
    اکثر باستان شناسان به این نتیجه رسیدن که ایلامی ها یا عیلامیها سامی نیستن حتی تمدنهای بین النهرین هم مختلط بودن مثلا سومر سامی نیست و در ثانی سامی مناطق بین النهرین با عربهای جزیره العرب هیچ ربطی ندارد 
    سامی عرب نیست
    اما عرب شاخه ای از نژاد سامی بوده در جزیره العرب نه در بین النهرین
    چرا الکی میخواین تمدن تراشی کنین این فقط موجبات خندس
    اون پان فارسایی که ادعای عاریایی بودن دارن هم تاریخ وهم خودشون قبول دارن که کولی وار از سیبری به این فلات مهاجرت کردن وقوم مهمان بحساب میان خداوکیلی چرا برنمیگردن به همون جایی که ازش اومدن
    ینی چرت فقط اونجایی که اومده حرف(ع) رو تبدیل به سند کرده😂😂😂
    خط نوشتاری فعلی ایران،متأسفانه،متأسفانه،بدبختانه،عربی هست.و این نکته که خیلی ها ایلام رو با ع یا الف بنویسن مهم نیست،چون اون زمان اصلا رسم‌الخط عربی وجود نداشته. آثار بسیار زیادی از ایلامیان به جا مونده،رو هیچکدوم نشانه ای از عرب بودن نیست. 
    با استناد به لباس های قوم لر،و لباس های نقاشی های ایلامیان،میگن چون پوشش مشترک دارن،احتمال هست که از قوم لر باشن،حالا شما حرف ع رو کردی دلیل،دیگه انتظار بیشتر نمیره😂😂
    من اهل استان ایلامم تعجب میکنم تمدن باشکوه ایلام رو عربی میدونند درحالی که تمدن ایلام هیچ ربطی به عرب زبان نداره نه از لحاظ فرهنگی نه از لحاظ اسمی ونژادی حتی اسم پادشاهانش هیچ شباهتی به اسم عربی نداره وخود استان ایلام بخش مهمی از تمدن ایلام باستان بوده چون ایلام دارای دوبخش کوهستانی وجلگه ای قرار داشته وکلمه ایران بر گرفته از تمدن ایلام است تاجایی که کورش کبیر خود را پادشاه عیلامیان خطاب کرده ودر ضمن ارزش زن درتمدن ایلام بسیار قابل احترام بوده درحالیکه زن درفرهنگ عربی بسیار بی ارزش است .......زنده باد ایلام ...زنده باد کورد....زنده باد لر
    ایلامی نه سامی بودند نه آریایی بلکه آنها را تاحدودی می توان با دراویندیان هند یا قسمتی از سیستان هم خانواده دانست 

    کاوش های بین الملی و جهانی دیرینه شناسی و کشف فسیل انسانهای هوشمند با قدمت بیش از ۵۴ هزار سال در ایران و لرستان پس آزمایشات ژنتیک که روی فسیل انسانهای هوشمند و مردم ایران و اروپا انجام شد به این نتیجه رسیدند که ایران مبدأ حرکت انسانهای هوشمند به اروپا میباشد و آن دوران چیزی بنام عرب و یهود و نژاد سامی وجود نداشت. آخه عرب بی تمدن و بی هویت چرا همیشه دنبال تمدن و هویت دیگران هستید که جعل کنید برای خودتون شما عربا حتی رحم به مجسمه راهبان زرتشتی در تاجیکستان نکردید و اون مجسمه رو هم جعل کردید و بخورد یه مشت عرب عقب افتاده مغز فندقی مثل خودتون کردید که این مجسمه یک مرد عرب است خجالت بکشید تا دیروز مهمان بودید الان با جعل تاریخ ایران میخوان خودتون غالب کنید ، همین کارای زشت میکنید دنیا ازتون نفرت دارد نمک نشناس هستید لطفا عربای بی هویت دست در تاریخ ما نبرند علم دیرینه شناسی و باستان شناسی فراتر از جعلیات و قصه های دروغ بابابزرگاتون 

    اولین تمدن مرلو میشه به عراق که مهد تمدن است که شامل سومر واکد..بابلی..اشوریتاخلافت عباسی ودر کنار رود کارون که تمدن عیلامیها بودواواین امبرتطوری که تشکیل شد توسط سرجون اکدی بودوتمدنهای معروف تمدن فراعنه درمصر که بازهم ازنزاد سامی بودند با اینکه فارسها زورشون میاد که بگن عرب هستند ومیگن عرب زبان شدند ویا به قول بعضی ها قبطی بودند وعرب نیستند با اینکه امروز قبطی ها 15ملیون هستند ودینشان مسیحی هست وبقیه85ملیون که قبطی نیستند ومسلمان عرب هستند وبا اینکه خودسون میگوبند ماعرب هستیم بازم یه فارس کم عقل میگه نه ایناعرب نیستند واقعا خنده دار وکل دنیا قبول داره اولین تمدن توعراق هست بازم یکی نوشته میگه که اولین تمدن درکنار دجله وکارون مال ایرانیها بود الان از کجا اینا رو اورده خدا میدونه با اینکه تو تاریخ راهنمایی خوندیم در کنار رود کارون که عیلامیها بودن ودر کنار دجله که تمدن سومر بود واولین خط راکه میخی بود سومریها اختراع کردندوقدیمترین قانون که نوشته شده بود قانون حمورابی بود که کورش صدها سال پس از ان به تقلید ازحمورابی تویک استوانه گلی نوشت عجایب هفت گانه که خداروشکر یک دونشو ندارید که یکی توعراق که به باغهای بابل معلق ودوتا تومصر که شامل اهرام مصر وفانوس دریایی دراسکندریه اگه ادعای تمدن میکنید پس کو اخنراعاتتون کو عجایبتون نه خطی که مقبل از اسلام مینوشتید رو خودتون اختراع کرده بودید ونه الانش زبان فارسی هم که متشکل از زبان عربی ..سریانی ودیگر کشورها که از هر زبونیه چندتا کلمه اوردید عید اتون هم که مثل شب یلدا که مال اشورها هست برید تواینترنت سرچ کنید وعید نورزتان هم به تقلید از صبی ها هست  حالانمیدون صبی میدونید چه جور دینیه اینها حضرت یحیی وزکریا روفبول دارند کورش روکردید پیامبر کلمه کبیر روبهش اضافه کردین با اینکه توسط سپاه یک زن کشته شد وکبیر روبعداز اینکه یهودیانن رو ازبابل نجات داد یهودیها او راتقدیس کردن واز اوتاریخ ساختگی درست کردند بع پیامبرش کردید با اینکه کل دنیا میدون خودش با بچ هاش باکی ازدواج کردن واتش میپرستید وبعدش بت بال رو پرستید بعد میگد بت را بخاطر بابلیها وعادات ورسومش پرستید قبر مادر حضرت سلیمان رو بدون کوچکترین دلیل وتحقیقی وبا اینکه کورش وقتی او راکشتند سرش رو از بدنش جدا کردند وهزار کیلومتر با این ارامگاه فاصله داشت بزور کردینش قبر کورش فقط میخواید تاریخ درست کنید ارامگاه براش بسازید یه روز هم براش درست کردید همینطور بدون هیچ دلیل ومدرکی نمیدونم شایدم شناسنامش رو کنار سری که بریدند پیداش کردید  یا همون زرتشت اتش پرست روهم کردید خداپرست با اینکه تا به امروز از اتش میپرید ومیگید زردی تو ونمیدون چی با اینکه هیچکس از ادیان الهی وشرق وغرب اصلا میدونن اتش پرستید علکی میخواید خودتون روقانع کنیدومیگید مااتش نمیپرستیم فقط روحی که داخل ان هست ومظهر پاکی ونمیدون چی همونطور که بت پرستها هم میگفتند مابت نمیپرستیم وروح داخل ان که منطورشون خداست رومیپرستند تا به امروز خیلی ها میگید که اسلام تمدنمون رو خراب کردند الان منظور ازتمدنتون چی بود اره شنیدم یه دوتا قصر داشتند بازم خرابش نکردند بعد میگید کل کتابخونها رو سوزوندند اخه مگه کتاب خونه داشتید دانشمند داشتید اسمشون چی بود ارسطو افلاطون یاسقراط بودند یا کتاب خونه رشد یاشهر کتاب بود بعداین چندصدسال که برای خودتون کشوری شدید چکار کردید تا به امروز هم یه پراید که مال پنجاه سال پیش هست رونمیتونید درست کنید بعدازتحریم ها شد پنجاه ملیون بعد نگید حکومت اخوندی عرب هستند بزرگترین دشمن اسلام وعربها همین اخوندها هستند که عراق وسوریه ویمن..لبنان رو ویران کردند شاه بود کی علیهش تظاهرات کرد خو اون اخوند نبود خلاصه هرکی بیاد بازم همینید بهتر ازاین نمیشید کارتون فقط فحش به عربها به کشورها یکی میگه عربها نفط میفروشند وهیچی بلد نیستند خوایران چی صادر میکن وقتی که نود درصد صادراتش نفط هست اره درست ما میوه وسبزیجات هم صادر میکنیم عربها زمینشون صحرا هست میوه ندارن البته بجز عربستان سعودی وامارات وبحرین کشورهای عربی هم میوه وسبزیجات دارن هههههه 22کشور عربی هستند دق نکنید شما فقط یک امپراطوری بودید ولی هیچ تمدنی نداشتید اخه کو بناهایی که درست کردید کو تاریخی که ازتون بجاموند عیلامیها را لر کردید سومریها واشوریها وبابلیها رو فارس کردید بابا نود سال پیش عربستان ( خوزستان بندرعباس..ایلام..بوشهر) نه لر داشت نه چیزی اگه لر بودند چرا عربستان بهش میگفتند همانطور که امروز به مناطق کرد وبلوچ کردستان وبلوچستان میگفتند اگه ساکنینش کرد یا بلوچ نبود خو به این اسم نمیگفتند همانطور که به خوزستان عربستان میگفتند تا زمان شاه یا همان سفرنامه عربستان رو کردید خوزستان تو برو نقشه های صدسال پیش رو ببین ببین چی تونقشه بخوزستان میگفتند عربستان وتا ابد باقی میماند لر بی هویت وتاریخ هم میخواد برای خودش تاریخ درست کند ومیگه تمدن داریم شما پشت کوه بودید کارتون هم بزچرونی بود کل با این حرفاتون فقط  به خودتون میخندید تاریخ رو هیچکس نمیتونه انکار کنه برید از کل دنیا بپرسبد تمدن بشری از کجا اومد بهتون میگن که سامی صاحب تمدن اشور بابل اکد عیلام فینیقی ومصر بودن

    اولا من دلایل و منطقی آوردم   که اون عمر پرست که خودش رو با اسم حسین معرفی کرده بدون جواب دادن به قوم بختیاری توهین کرده و این خصلت آدم های بی فرهنگ و بدوی است .فهم و درکش هم خیلی پایینه چون بدون فهمیدن منظور من که اتحاد ایران بود آخر به حرف خودم اشاره کرد و من آنها را به جای سربازی برای دشمنان ایران به انجام وظیفه ملی راهنمایی کردم وبا حلوا حلوا کردن دهنت ون شیرین نمیشه نقشه ای که اعراب منتشر کردن برای جدایی طلبی کاملا احمقانه است چون مناطق لر نشین شمال و شرق خوزستان و فارس شین وسط استان و بندری ها هنوز هم هست چه برسد به ادعایی سایر مناطق لر نشین  و البته تحقیقات  ژنتیک کشور حقایق بیشتری را هم افشا کرده که مناطق عرب نشین بسیار محدود است .

    درمورد نسبت لر  با عیلام هم هر دبستانی نظر خاص میدهد .تاریخ ایران توسط دانشمندان غربی بی طرف نگارش شده وگرنه حاکم بی عقل اکنون تاریخ مارا از شروع اسلام معرفی میگردند.  الان بیطرفانه نظرات همون ها رو بخوانید مثلا رومن گیرشمن میگه هر کجای سرزمین لر پا گذاشتم آثار عیلامی را دیدم البته خودت هم میتونی پراکندگی لرها رو با عیلام مقایسه کنی .

    عربها شجره  نامه رو مهم میدونن و اعقاب خودشان رو اطلاع دارند بعد چه طور میشود عیلام باستان را به این شجره نامه ها گره زد .تبار کدامیک از قبایل بزرگ عرب که در چند کشور فعلی عرب ساکنند به عیلام می رسد .در مورد مصر هم تبار آنها کاملا مشخص است البته حتما قبایل عرب هم بعد ها به آنجا کوچیده اند ولی اصل نژاد مصریان  باستان متفاوت است و مردمی که عجایب بنا کردند هم همانها بودند یکی همانها را به اعراب نسبت داده .

    ریشه مردم  عرب و اصول فرهنگیشان مشخص بوده و آب گل آلودی برای ماهیگیری کسی نیست

    سومر و آشور هم ربطی به اعراب ندارد آنها هم ملل کاملا مستقل بوده اند به روایت تاریخ .البته  قبایل عرب به تمام این کشورها رفته‌اند.

    درمورد بناها ی ایرانی من به تمدن های ایرانی اشاره میکنم برای کسی که میخواد تمدن ایرانی رو کمرنگ جلوه بده

    تمدن شر سوخته با 5000 سال قدمت که جراحی چشم و جراحی جمجمه  و انیمیشن و مهندسی ویژه شهر رو داشته البته هنوز کاملا کاوش نشده تمدن سیلک کاشان تمدن دهانه غلامان شهر باستانی کیان و البته آثار تاریزی فارس و آثار بسیار زیاد که ده ها صفه نوشتن میخواد و البته یکیش همین ایلامی که مشتری زیاد پیدا کرده طوری که عده‌ای اجدادشان رو رها کردن و برای کسب سود ایلامی شدن .

    درمورد علم هم که همین ایلامی ها اولین کشتی رو ساختن و اولین شهرها هم زمان با سومر در ایلام و سیلک ساخته شد و قنات ها و سدها و کشاورزها و در پزشکی و..کارهای زیادی کردند پلها و  راه هاو نظامی گری همه از علم ایران حاکی بود ایوان ندایی که الان در عراق است و قبل از آن کوشک سفید آنجا بوده و تخت جمشید و آثار همدان و...و بعد از اسلام هم آثار فراوانی هست

    درمورد پرستش آتش هم دروغی بیش نیست پیامبر اسلام معصوم وصل به وحی زرتشتی را اهل کتاب میداند فقط پان عرب این را می گوید.یکی نوشته که لرها بز چرانی میگردند پیامبر هم همین کار را میکرده والبته همین گله داری دلیل قدرت چندین ساله این قوم بوده  و آن دوران اعراب شتر و بز می‌رانند و لرها  شتر نداشتند .

    همانطور که پرورش شتر برطرف عیب نیست پرورش بز و گوسفند هم بر دیگران عیب نیست در یگانه پرستی ایران همین بس که بت نداشتند ولی اعراب 400 بت داشتند .اسم بستهای ایلام چیست  چرا آن فرهنگ اعراب در ایلام رعایت نمیشد

    تاریخ علم محکمیه و با حرف نمی توان واقعیت ایجاد کرد و دانشمندان مستقل ویژگی ها ی تمدن ایلام را بدست آورده‌اند و با ادعایی عده‌ای منحرف نمی شود و زبان تک خانواده آن و البته تواناییها ی آنها در کشتی سازی و بافندگی و شهرسازی آنها و باورهایشان و مقدماتش مشخص است آنها نه بتکده عربی داشتند و نه عربی تکلم میگردند خدای شوش را میپرستیدند و زبان تک خانواده داشتند .

    نقش چغازنبیل  هنوز بر لباس بختیاری  میدرخشد. و دوک ریسندگی آنها هنوز بین لرها قابل مشاهده هستند آثار تمدن شان به روایت تاریخدانان در تمام مناطق لر نشین پراکنده است

    این یک واقعیت  بی تغییر است و نیاز به گفتن نیست ولی عده‌ای برای کسب سود و قدرت به جعل تاریخ روی آورده‌اند. که احمقانه است و باید عده‌ای که ندانسته در این تله می افتند متوجه شوند .

    خب من اصلا بحثی دیگه مطرح میکنم.
    بیاییم قبول کنیم عیلامیها چهار پنج هزار سال پیش لر بودن. خب بعد سرنگونی دولت عیلام این قوم چی شد؟؟؟ مسخره نیست یه قوم بگه من پنج هزار سال پیش حکومت بزرگی داشتم و یک دفعه کلا غیبش میزنه تا همین یکی دو قرن پیش دوباره ظهور میکنن و میگن دستا بالا ما اومدیم!
    پیوستگی تاریخی قوم چی میشه؟ هیچ اثر قابل توجهی از لرها نیست تا قبل از صد دویست سال پیش پس اون فاصله بین عیلام و عصر جدید کجا رفته بودن؟
    یه جوابم بدم به اون احمقهایی که نادانسته مثل توتی بدون مطالعه تکرار میکنن عربها تاریخشون کجا بود. حتی اگر دولت آشور اکدیها بابلیها عیلامیها رو عرب ندونیم تنها تاریخ یمن باستان برای شماها کفایت میکنه. جالبه بدونید اولین دولت در یمن دولت معینیان 1600 سال پیش از میلاد مسیح یعنی قبل از تشکیل دولت هخامنشی بوجود اومده پس یکم لا اقل بخاطر خودتون ببینید چی میگید. این حماقت البته از اونجا ناشی میشه که عربستیزها خواستن به این بیسوادها بفهمونن فقط حجاز عرب بوده و هیچ چیزی از تاریخ یمن نمیگن. شهر اسرار آمیز پترا هم بماند

    خب من اصلا بحثی دیگه مطرح میکنم.
    بیاییم قبول کنیم عیلامیها چهار پنج هزار سال پیش لر بودن. خب بعد سرنگونی دولت عیلام این قوم چی شد؟؟؟ مسخره نیست یه قوم بگه من پنج هزار سال پیش حکومت بزرگی داشتم و یک دفعه کلا غیبش میزنه تا همین یکی دو قرن پیش دوباره ظهور میکنن و میگن دستا بالا ما اومدیم!
    پیوستگی تاریخی قوم چی میشه؟ هیچ اثر قابل توجهی از لرها نیست تا قبل از صد دویست سال پیش پس اون فاصله بین عیلام و عصر جدید کجا رفته بودن؟
    یه جوابم بدم به اون احمقهایی که نادانسته مثل توتی بدون مطالعه تکرار میکنن عربها تاریخشون کجا بود. حتی اگر دولت آشور اکدیها بابلیها عیلامیها رو عرب ندونیم تنها تاریخ یمن باستان برای شماها کفایت میکنه. جالبه بدونید اولین دولت در یمن دولت معینیان 1600 سال پیش از میلاد مسیح یعنی قبل از تشکیل دولت هخامنشی بوجود اومده پس یکم لا اقل بخاطر خودتون ببینید چی میگید. این حماقت البته از اونجا ناشی میشه که عربستیزها خواستن به این بیسوادها بفهمونن فقط حجاز عرب بوده و هیچ چیزی از تاریخ یمن نمیگن. شهر اسرار آمیز پترا هم بماند

    منوtest
    کاسپین (طبرستان) دگردیسی غیرطبیعی یک واحد سیاسی-فرهنگی

     خانه/مقالات
    مقالات
    احواز ، تاریخی به عمق تمدن عیلام تسلسل تاریخی از زمان کهن تا عهد اسلامی
    2 سپتامبر، 2018 خواندن این مطلب 11 دقیقه زمان میبرد
    تاریخ احواز برای اکثر محققان و پژهشگران وحتی برای  بسیاری از مردم احواز بدرستی شناخته شده نیست  و به نوعی یک گسست های تاریخی طویلی در ان نهفته شده است. این مقاله بر آن است تا خلاصه یک تحقیق مطول که بصورت کتاب تحت عنوان ” تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان توسط  تاریخنگار احوازی با نام  حسین فرج الله چعب چاپ وبه تحریر در آمده است را در معرض همگان قرار دهد. در این کتاب نویسنده  سعی بر ان داشته تا تسلسل تاریخی و ارتباط انسانی بین چندین دوره ی تاریخی از سرزمین احواز را بر اساس شواهد تاریخی برای همگان ترسیم نماید. وی در این کتاب با استناد به شواهد تاریخی و کتب علمی وبصورت ماهرانه ، انسان کهن در سرزمین احواز را با انسان کنونی در این سرزمین پیوند زده و پاسخگوی شبهات تاریخی ذهن محققان بوده و بر ادعاهای مغرضانه که سعی بر تصاحب تمدن عیلام داشته اند خط بطلان کشیده است.

    حکومت عیلام

    امپراطوری عیلام اولین حکومتی است، که در سرزمین احواز  توانست با اقتدار هزاران سال حکومت کند. در این باره، نویسنده  معتقد است  که  ارتباط گسترده ای میان عیلامیان و مردم احواز کنونی وجود دارد.

    پژوهشگر معروف حسین فرج الله چعب در کتاب خویش “تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان” به موارد بسیاری اشاره نموده که ارتباط گسترده بین مردم عیلام در عهد کهن با مردم احواز در عصر کنونی را نشان می دهد، در این بین وی به زبان مردم عیلام در اواخر هزاره ی سوم و ارتباط آن با مردم کنونی احواز و همچنین، به لباس عیلامیان اشاره نمود ولباس عیلامیان را لباسی بلند شبیه به دشداشه ی مردم عرب کنونی  احواز و نیز عقال و چفیه ی عربی در نقوش عیلامی یافته است .  سکه های دوران عیلامی و مُهرهای این دوره، پادشاهان را با این نمونه  لباس  نشان میدهد و علاوه بر آن، وی معتقد است که وجود نامهای عیلامی پس از هزاران سال در میان مردم احوازکنونی، نشان از تأثیر فرهنگی و زبانی دارد. برای نمونه چنانچه امروزه به نامهای مردم عر ب احواز نگاه کنیم، هنوز در میان پیرمردها و پیرزنها نامهای عیلامی وجود دارد؛ نامهایی مانند شولی، نبراس، ایبیر، اشناوه، انتیشه و نام کوتی که از کوتی ناهونته گرفته شده و نامهای فراوان دیگری را می توان یافت. در مورد نقوش عیلامی و ارتباط آنها با خالکوبی زنان و مردان عرب – تمام مناطق جنوب استان عیلام  (ایلام)  و شمال احواز (خوزستان) تا بوشهر و جرون(بندرعباس) و حتی جنوب عراق – شایان ذکر است، که به طرز شگفت آوری بسیاری از خالکوبیهای مردم عرب دقیقا شبیه به نقوش جام نارونده و نیز شبیه به نقوش فرامین کوتی ناهونته ١ میباشند، که این شباهت بعد از هزاران سال – آنهم در میان مردمی که از نقوش عیلامی اطلاعی ندارند -تصادفی نیست، بلکه برگرفته از ارتباط مردم امروز با گذشتگان بوده، وباعث شده که این نقوش نسل به نسل همراه با نامها و اسطوره های عیلامی تا به امروز تداوم یابند. خالکوبی در میان مردان و زنان عرب بسیار رواج داشته و کمتر کسی از بزرگسالان را میتوان یافت، که خالکوبی نداشته باشد. این خالکوبیها الگوها و نامهای فراوانی داشته و میتوان به خالکوبی “لامی” اشاره نمود  که در مناطق سوس و روستاهای اطراف رایج است. علاوه بر آن، در قالیبافی کنونی در احواز از الگوهای عیلامی استفاده شده، که به نقوش و طرحهای لامی معروفند.

    متون و نقوش برجسته ی عیلامی، حضور امپراطوری عیلام را در سراسر شمال احواز (خوزستان)، مناطق جنوب تا بوشهر (لیان باستان) و شرق تا مرودشت (انشان باستان) نشان میدهد.

    (بنگرید به: مجید زاده، یوسف.(1386) تاریخ تمدن ایلام. مرکز نشر دانشگاهی. تهران: چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص 1)

    دیگر اینکه عیلامیان در طول تاریخ بلند خود بسیاری از صنایع عهد باستان را اختراع نمودند و میتوان از چرخ نام برد. این اختراع تحول فراوانی در حمل و نقل آن دوران تا به امروز ایجاد نمود. از دیگر ابداعات عیلامیان، میتوان از: آبیاری زمینهای کشاورزی، حفر کانالهای آبیاری، صنایع ساخته شده از مس، ساخت زیقوراتهای چند طبقه، سیلوهای نگهداری گندم، سفالگری و قالیبافی نام بُرد. اولین نمونه بافندگی بشر در چغامیش سوس یافت شده، که نوعی “دار قالیبافی” و وسایل پارچه بافی بوده است. عیلامیان با بهره گیری از فنون آبیاری توانستند سرزمین خود را به اوج آبادانی  و اقتدار برسانند. اتصال درّه و دشت (شوشان و انشان) در توسعه تاریخ و هنر عیلام نقشی تعیین کننده داشت واین دوره عهد تسلط عیلام بر دشتهای بین النهرین بوده است. در این دوره  بین النهرین برای تهیه ی مواد خام توسعه فرهنگی اش به دشتهای عیلام نیاز داشت. به این ترتیب، از طریق تجارت و یا جنگ با عیلامیان  سنگ، چو

    ب، فلزات (مس، سرب، قلع، نقره) و سنگ (بازالت، مرمر، سنگ چخماق ورخام، اراگونیت و ابسیدین) و سنگهای نیمه قیمتی (عقیق، یشم خطایی، لاجور) و نیز اسبهای مورد نیاز خود را به دست می آورده و وارد میکردند.

    ( بنگرید به: هینتس، والتر.(1388). دنیای گمشدهی عیلام. ترجمه: فیروز نیا، فیروز.تهران:  انتشارات علمی و فرهنگی. ص11)

    از مهمترین نقوش مُهرهای به دست آمده ی این دوره در شوش، نقش چفیه ی عربی است، که این نقش تا به امروز در میان مردم عرب متداول و رواج دارد.

     

    تصویر: مجمسه مرد نیایشگر از کهن ترین نمونه های مجسمه سازی در شوش و به حدود ۳۳۰۰ ق.م باز میگردد.

    در این تصویرعقال، چفیه و دشداشه عربی قابل مشاهده است.

    (پاتس، دنیل تی.(1388) . باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا.تهران:  نشر سمت. . ص: 88)

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    این تصویر نقش مایه های اصلی سفالهای دوره اول شوش است. در این تصویر، نقوش چفیه ی مردم عرب احواز وبرخی از نشا نه های خالکوبی مشاهده می شود. دیگر اینکه ، “چلیپا یا صلیب شکسته” مشاهده می شود که این نشان در میان مردم عیلام رواج داشته و نشانی از چهار عنصر اصلی طبیعت بمعنی آب، خاک، باد و آتش است، که از نشانه های صابئین مندائیان میباشد. 

    تقسیم بندی تاریخ عیلام

    باستان شناسان، تاریخ عیلام را به چند دوره تقسیم نمودند که این تقسیمات در کتابهای مختلف بنا بر نظر باستانشناسان متفاوت است، اما آنچه مورد اتفاق همه ی باستانشناسان میباشد، آغاز تاریخ شوش و اولین یافته ها را شش هزار سال پیش از میلاد میدانند و اولین نوشته ها و آثار باستانی را مربوط به هزاره ی چهارم دانسته اند،  ولی متاسفانه از هزاره های پیش از آن آثار کمی برجای مانده است.

    دنیل پاتس – باستانشناس استرالیایی – در کتاب باستان شناسی ایلام تقسیمات  دقیقی از دوران تاریخی عیلام داشته است، که عبارتند از:

    دوره ی شوش 1

    نخستین مدرک باقیمانده از دوره ی شوش 1 که در حدود سالهای 4395 پیش از  میلاد است، مربوط به تپه ی اکروپل یا قلعه فرانسویان میباشد. همچنین، گمانه زنی در محوطه تپه ی آپادانا نشان میدهد که محوطه در حدود 6/5 هکتار است و گمانه زنی در در محوطه ی اکروپل – که به لایه ی شوش 1 رسیده – در حدود 7 هکتار است. (سلوم، محمد داوود.(1384). فرهنگ اوژگان اکدی. ترجمه: کریمیان سردشتی، نادر.تهران: نشر سازمان میراث فرهنگی . ص225  به بعد. )

    دوره ی شوش 2

    تعیین یک جهت کاملاَ متفاوت در بناها، تغییر در اندازه ی آجُرها، و تغییر در مجموعه ی سفال های  و مبانی ، مهمترین مشخصه  دوره دوم در گمانه ی اکروپل 1 (تپه ی فرانسویان)است  . این دوره، سالهای 3800 تا 3100  پیش از میلاد را دربرمیگیرد. این دوره به دوره اروک نیز مشهور است. در این دوره، سوس به 25 هکتار گسترش مییابد و علاوه برسوس، دهنو و تپه ی ابو فندوه وسعتی مشابه سوس مییابند. وجود نقوش، دو تمدن در این دوره را اثبات می کند.

    دوره ی شوش 3

    باستانشناسان، دوره ی بین سالهای 3100 تا 2900 قبل از میلاد را، دوره ی سوس 3 نام گذاری کرده ا ند. در این دوره، خط میخی رواج بیشتری می یابد و به شکل گستردهای در عیلام منتشر میشود.

    (پاتس، دنیل تی. (1388). باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا. تهران:  نشر سمت. ص: 133)

    عیلام میانه

    عیلام میانه را در حدود 1500 ق. م د رنظر میگیرند. در این دوره، سه مرحله شناسایی شده است، که هر کدام را سلسله متفاوتی با نام بنیانگذاران یا نخستین فرمانروایان برجسته ی آن مشخص میکند، که عبارتند از: کیدینو یدها، ایگی هالیکها و شوتروکها. در این دوره، عنوان پادشاه شوش و انشان به کار میرفت.

    نخستین مرحله ی این دوره عیلام میانه 1،  حدود 1500 تا 1400 ق م بوده است و از این دوره مدارک فراوانی در شوش به دست آمده است. نیز، در این دوره پادشاهی به نام تبتی اهر،  مکان جدید و مهم هفت تپه را بنیان نهاد. مرحله ی بعدی عیلام میانه 2 است  که حدود 1400 تا 1200 ق. م بوده  و با ازدواج میان اعضای خانواده شاهی مشخص شده است. در این دوران، یکی از مهمترین فرمانروایان عیلام اونتاش ناپیراش است؛ شخصی که دور عنتاش  را تأسیس کرد.

    این شاهکار هنری را در پنج طبقه و برای خدای شوش ساخته شده و برای دیگر خدایان سامی جایگاهی مخصوصی بوده است.

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    عیلام میانه ی 3 ، حدود1200 تا 110 ق. م است و زمانه ی سرنگونی کاسیها توسط شوتروک نهونته بوده است.

    دوره ی عیلام نو

    دوره ی عیلام نو از حدود 1000 ق. م تا سال 539 ق. م میباشد. باستانشناسان این دوره را به سه مرحله تقسیم نمودند تا مطالعه ی این دوره دقیقتر صورت گیرد.

    عیلام نو 1 (حدود 1000 تا 743 ق م )  و دوره ی عیلام نو 2 ( 743 تا 646 ق م ) است و به دلیل درگیریها با آشوریان مدارک فراوان عیلامی و آشوری در دست باستانشناسان وجود دارد .  زیرا در این دوره درگیریهای شدیدی بین شاها

    ب، فلزات (مس، سرب، قلع، نقره) و سنگ (بازالت، مرمر، سنگ چخماق ورخام، اراگونیت و ابسیدین) و سنگهای نیمه قیمتی (عقیق، یشم خطایی، لاجور) و نیز اسبهای مورد نیاز خود را به دست می آورده و وارد میکردند.

    ( بنگرید به: هینتس، والتر.(1388). دنیای گمشدهی عیلام. ترجمه: فیروز نیا، فیروز.تهران:  انتشارات علمی و فرهنگی. ص11)

    از مهمترین نقوش مُهرهای به دست آمده ی این دوره در شوش، نقش چفیه ی عربی است، که این نقش تا به امروز در میان مردم عرب متداول و رواج دارد.

     

    تصویر: مجمسه مرد نیایشگر از کهن ترین نمونه های مجسمه سازی در شوش و به حدود ۳۳۰۰ ق.م باز میگردد.

    در این تصویرعقال، چفیه و دشداشه عربی قابل مشاهده است.

    (پاتس، دنیل تی.(1388) . باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا.تهران:  نشر سمت. . ص: 88)

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    این تصویر نقش مایه های اصلی سفالهای دوره اول شوش است. در این تصویر، نقوش چفیه ی مردم عرب احواز وبرخی از نشا نه های خالکوبی مشاهده می شود. دیگر اینکه ، “چلیپا یا صلیب شکسته” مشاهده می شود که این نشان در میان مردم عیلام رواج داشته و نشانی از چهار عنصر اصلی طبیعت بمعنی آب، خاک، باد و آتش است، که از نشانه های صابئین مندائیان میباشد. 

    تقسیم بندی تاریخ عیلام

    باستان شناسان، تاریخ عیلام را به چند دوره تقسیم نمودند که این تقسیمات در کتابهای مختلف بنا بر نظر باستانشناسان متفاوت است، اما آنچه مورد اتفاق همه ی باستانشناسان میباشد، آغاز تاریخ شوش و اولین یافته ها را شش هزار سال پیش از میلاد میدانند و اولین نوشته ها و آثار باستانی را مربوط به هزاره ی چهارم دانسته اند،  ولی متاسفانه از هزاره های پیش از آن آثار کمی برجای مانده است.

    دنیل پاتس – باستانشناس استرالیایی – در کتاب باستان شناسی ایلام تقسیمات  دقیقی از دوران تاریخی عیلام داشته است، که عبارتند از:

    دوره ی شوش 1

    نخستین مدرک باقیمانده از دوره ی شوش 1 که در حدود سالهای 4395 پیش از  میلاد است، مربوط به تپه ی اکروپل یا قلعه فرانسویان میباشد. همچنین، گمانه زنی در محوطه تپه ی آپادانا نشان میدهد که محوطه در حدود 6/5 هکتار است و گمانه زنی در در محوطه ی اکروپل – که به لایه ی شوش 1 رسیده – در حدود 7 هکتار است. (سلوم، محمد داوود.(1384). فرهنگ اوژگان اکدی. ترجمه: کریمیان سردشتی، نادر.تهران: نشر سازمان میراث فرهنگی . ص225  به بعد. )

    دوره ی شوش 2

    تعیین یک جهت کاملاَ متفاوت در بناها، تغییر در اندازه ی آجُرها، و تغییر در مجموعه ی سفال های  و مبانی ، مهمترین مشخصه  دوره دوم در گمانه ی اکروپل 1 (تپه ی فرانسویان)است  . این دوره، سالهای 3800 تا 3100  پیش از میلاد را دربرمیگیرد. این دوره به دوره اروک نیز مشهور است. در این دوره، سوس به 25 هکتار گسترش مییابد و علاوه برسوس، دهنو و تپه ی ابو فندوه وسعتی مشابه سوس مییابند. وجود نقوش، دو تمدن در این دوره را اثبات می کند.

    دوره ی شوش 3

    باستانشناسان، دوره ی بین سالهای 3100 تا 2900 قبل از میلاد را، دوره ی سوس 3 نام گذاری کرده ا ند. در این دوره، خط میخی رواج بیشتری می یابد و به شکل گستردهای در عیلام منتشر میشود.

    (پاتس، دنیل تی. (1388). باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا. تهران:  نشر سمت. ص: 133)

    عیلام میانه

    عیلام میانه را در حدود 1500 ق. م د رنظر میگیرند. در این دوره، سه مرحله شناسایی شده است، که هر کدام را سلسله متفاوتی با نام بنیانگذاران یا نخستین فرمانروایان برجسته ی آن مشخص میکند، که عبارتند از: کیدینو یدها، ایگی هالیکها و شوتروکها. در این دوره، عنوان پادشاه شوش و انشان به کار میرفت.

    نخستین مرحله ی این دوره عیلام میانه 1،  حدود 1500 تا 1400 ق م بوده است و از این دوره مدارک فراوانی در شوش به دست آمده است. نیز، در این دوره پادشاهی به نام تبتی اهر،  مکان جدید و مهم هفت تپه را بنیان نهاد. مرحله ی بعدی عیلام میانه 2 است  که حدود 1400 تا 1200 ق. م بوده  و با ازدواج میان اعضای خانواده شاهی مشخص شده است. در این دوران، یکی از مهمترین فرمانروایان عیلام اونتاش ناپیراش است؛ شخصی که دور عنتاش  را تأسیس کرد.

    این شاهکار هنری را در پنج طبقه و برای خدای شوش ساخته شده و برای دیگر خدایان سامی جایگاهی مخصوصی بوده است.

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    عیلام میانه ی 3 ، حدود1200 تا 110 ق. م است و زمانه ی سرنگونی کاسیها توسط شوتروک نهونته بوده است.

    دوره ی عیلام نو

    دوره ی عیلام نو از حدود 1000 ق. م تا سال 539 ق. م میباشد. باستانشناسان این دوره را به سه مرحله تقسیم نمودند تا مطالعه ی این دوره دقیقتر صورت گیرد.

    عیلام نو 1 (حدود 1000 تا 743 ق م )  و دوره ی عیلام نو 2 ( 743 تا 646 ق م ) است و به دلیل درگیریها با آشوریان مدارک فراوان عیلامی و آشوری در دست باستانشناسان وجود دارد .  زیرا در این دوره درگیریهای شدیدی بین شاها

    ب، فلزات (مس، سرب، قلع، نقره) و سنگ (بازالت، مرمر، سنگ چخماق ورخام، اراگونیت و ابسیدین) و سنگهای نیمه قیمتی (عقیق، یشم خطایی، لاجور) و نیز اسبهای مورد نیاز خود را به دست می آورده و وارد میکردند.

    ( بنگرید به: هینتس، والتر.(1388). دنیای گمشدهی عیلام. ترجمه: فیروز نیا، فیروز.تهران:  انتشارات علمی و فرهنگی. ص11)

    از مهمترین نقوش مُهرهای به دست آمده ی این دوره در شوش، نقش چفیه ی عربی است، که این نقش تا به امروز در میان مردم عرب متداول و رواج دارد.

     

    تصویر: مجمسه مرد نیایشگر از کهن ترین نمونه های مجسمه سازی در شوش و به حدود ۳۳۰۰ ق.م باز میگردد.

    در این تصویرعقال، چفیه و دشداشه عربی قابل مشاهده است.

    (پاتس، دنیل تی.(1388) . باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا.تهران:  نشر سمت. . ص: 88)

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    این تصویر نقش مایه های اصلی سفالهای دوره اول شوش است. در این تصویر، نقوش چفیه ی مردم عرب احواز وبرخی از نشا نه های خالکوبی مشاهده می شود. دیگر اینکه ، “چلیپا یا صلیب شکسته” مشاهده می شود که این نشان در میان مردم عیلام رواج داشته و نشانی از چهار عنصر اصلی طبیعت بمعنی آب، خاک، باد و آتش است، که از نشانه های صابئین مندائیان میباشد. 

    تقسیم بندی تاریخ عیلام

    باستان شناسان، تاریخ عیلام را به چند دوره تقسیم نمودند که این تقسیمات در کتابهای مختلف بنا بر نظر باستانشناسان متفاوت است، اما آنچه مورد اتفاق همه ی باستانشناسان میباشد، آغاز تاریخ شوش و اولین یافته ها را شش هزار سال پیش از میلاد میدانند و اولین نوشته ها و آثار باستانی را مربوط به هزاره ی چهارم دانسته اند،  ولی متاسفانه از هزاره های پیش از آن آثار کمی برجای مانده است.

    دنیل پاتس – باستانشناس استرالیایی – در کتاب باستان شناسی ایلام تقسیمات  دقیقی از دوران تاریخی عیلام داشته است، که عبارتند از:

    دوره ی شوش 1

    نخستین مدرک باقیمانده از دوره ی شوش 1 که در حدود سالهای 4395 پیش از  میلاد است، مربوط به تپه ی اکروپل یا قلعه فرانسویان میباشد. همچنین، گمانه زنی در محوطه تپه ی آپادانا نشان میدهد که محوطه در حدود 6/5 هکتار است و گمانه زنی در در محوطه ی اکروپل – که به لایه ی شوش 1 رسیده – در حدود 7 هکتار است. (سلوم، محمد داوود.(1384). فرهنگ اوژگان اکدی. ترجمه: کریمیان سردشتی، نادر.تهران: نشر سازمان میراث فرهنگی . ص225  به بعد. )

    دوره ی شوش 2

    تعیین یک جهت کاملاَ متفاوت در بناها، تغییر در اندازه ی آجُرها، و تغییر در مجموعه ی سفال های  و مبانی ، مهمترین مشخصه  دوره دوم در گمانه ی اکروپل 1 (تپه ی فرانسویان)است  . این دوره، سالهای 3800 تا 3100  پیش از میلاد را دربرمیگیرد. این دوره به دوره اروک نیز مشهور است. در این دوره، سوس به 25 هکتار گسترش مییابد و علاوه برسوس، دهنو و تپه ی ابو فندوه وسعتی مشابه سوس مییابند. وجود نقوش، دو تمدن در این دوره را اثبات می کند.

    دوره ی شوش 3

    باستانشناسان، دوره ی بین سالهای 3100 تا 2900 قبل از میلاد را، دوره ی سوس 3 نام گذاری کرده ا ند. در این دوره، خط میخی رواج بیشتری می یابد و به شکل گستردهای در عیلام منتشر میشود.

    (پاتس، دنیل تی. (1388). باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا. تهران:  نشر سمت. ص: 133)

    عیلام میانه

    عیلام میانه را در حدود 1500 ق. م د رنظر میگیرند. در این دوره، سه مرحله شناسایی شده است، که هر کدام را سلسله متفاوتی با نام بنیانگذاران یا نخستین فرمانروایان برجسته ی آن مشخص میکند، که عبارتند از: کیدینو یدها، ایگی هالیکها و شوتروکها. در این دوره، عنوان پادشاه شوش و انشان به کار میرفت.

    نخستین مرحله ی این دوره عیلام میانه 1،  حدود 1500 تا 1400 ق م بوده است و از این دوره مدارک فراوانی در شوش به دست آمده است. نیز، در این دوره پادشاهی به نام تبتی اهر،  مکان جدید و مهم هفت تپه را بنیان نهاد. مرحله ی بعدی عیلام میانه 2 است  که حدود 1400 تا 1200 ق. م بوده  و با ازدواج میان اعضای خانواده شاهی مشخص شده است. در این دوران، یکی از مهمترین فرمانروایان عیلام اونتاش ناپیراش است؛ شخصی که دور عنتاش  را تأسیس کرد.

    این شاهکار هنری را در پنج طبقه و برای خدای شوش ساخته شده و برای دیگر خدایان سامی جایگاهی مخصوصی بوده است.

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    عیلام میانه ی 3 ، حدود1200 تا 110 ق. م است و زمانه ی سرنگونی کاسیها توسط شوتروک نهونته بوده است.

    دوره ی عیلام نو

    دوره ی عیلام نو از حدود 1000 ق. م تا سال 539 ق. م میباشد. باستانشناسان این دوره را به سه مرحله تقسیم نمودند تا مطالعه ی این دوره دقیقتر صورت گیرد.

    عیلام نو 1 (حدود 1000 تا 743 ق م )  و دوره ی عیلام نو 2 ( 743 تا 646 ق م ) است و به دلیل درگیریها با آشوریان مدارک فراوان عیلامی و آشوری در دست باستانشناسان وجود دارد .  زیرا در این دوره درگیریهای شدیدی بین شاها

    ن آشوری و شماری از فرمانروایان عیلامی صورت گرفته، که در این دوره عیلامیان اغلب با مردم جنوب عراق متحد بودند . این دوره، دوره ی فشار آشوریان به عیلام بوده و با هجوم اشوریان و کشتار مردم عیلام همزمان بوده  و در نهایت به مهاجرت عیلامیان  به سامره  وفلسطین منتهی گردید. آشور بنی بال در کتیبهای گفته است، که عیلامیان شوش را کُشتم و آنها را به سامره مهاجرت دادم.

    (هینتس، والتر. (1388). دنیای گمشدهی عیلام. ترجمه: فیروز نیا، فیروز. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. )

    بر طبق اسناد تورات، آشور بنی بال “شوشیها و عیلامیها” را به سامره در فلسطین برد (عزرا، 4 : 9-10)

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    - تصاویر مربوط به دوره ی حمله آشور و تصرف عیلام به دست اشوریان را به نمایش می گذارد.

    در این تصاویر، پوشش عیلامیان شبیه به پوشش امروز مردم عرب احواز است.

    عیلام در عصر هخامنشیان

    عیلامیان پس از ضعف آشوریان اسیر قدرت دیگری شدند؛ یعنی ابتدا آشوریان به عیلام حمله کردند و پس از درگیریهای فراوان با عیلامیان و فتوحات زیاد، کم کم اشوریان نیز هم به ضعف و فساد دچار شدند.

    اکنون نوبت چهره های جدید است، که در سال 522 ق. م وارد سرزمین عیلام گشته و دو قدرت بزرگ یعنی عیلامیان و اشوریان را ضعیف وناتوان یافتند، پس دو قدرت را تصاحب کردند.

    (هینتس، والتر.(1388).  داریوش و پارس ها. ترجمه: صدریه، عبدالرحمن.تهران:  انتشارات امیر کبیر. چاپ سوم. ص:41)

    عیلام در زمان اسکندر و جانشینانش (الیمائیس)

    عیلام در دوره ی اسکندر مقدونی و سلوکیان و در حدود سال 321 ق. م  –  طی دوره اشغال سرزمین عیلام بدست هخامنشیان که از سال 522 ق. م آغاز شده بود – به دست ارتش اسکندر مقدونی برای بار دیگر مورد هجوم قرار گرفته و در هم شکسته شد و به دلیل انبوه اطلاعات گرد آمده در پی لشکرکشی اسکندر، شرح مفصلی از تمدن عیلام در زمان حکومت آخرین فرمانروای هخامنشی، داریوش سوم، در دست است  که از هیچ یک از پادشاهان پیش از او موجود نیست.

    بعد از این رخداد، عیلامیان پس از سلوکیان تا زمان ساسانیان تحت سلطه ی هیچ حکومتی نبوده اند و در این دوران، سکه های عیلامی با نام پادشاهان عیلامی یافت شده، که نشان از استقلال حکومتی انان بوده است.

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    تصاویر مربوط به دورهی الیمائیس؛ در این تصاویر لباس این افراد شبیه به لباس مندائیان احواز  است و پژوهشگران بر این باورند، که در این دوره دین مردم عیلام مندایی بوده است. عقال بالای سر پادشاه عیلامی اسکیر ماه و ستاره، چنگک ماهی گیری وفاله قابل توجه است. (جالب اینکه نام اسکیر همچنان میان مردم عرب احواز رایج است). همچنین، در این دوره زبان آرامی شرقی – همان زبان مندائیان – رواج داشته است.

    عیلام در دوره ی ساسانیان

    در دوره ی ساسانیان، عیلام همچنان با اقتدار به مسیر پُر فراز و نشیب خود ادامه میدهد. شوش، جندی سابورا – که مرکز تدریس علوم پزشکی به زبان سریانی بود – کرخ ، میسان، تستر(شوشتر)، رامز (رامهرمز)، اهواز، دورق، به عنوان مهمترین مراکز دشتی و همچنین لالی، ایذه و شیراز مراکز کوهستانی عیلام هستند.

    (پاتس، دنیل تی.(1388). باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا. تهران :نشر سمت. ص: 625)

    پادشاهان دوره ی ساسانیان دشمنی عجیبی با عیلامیان داشتند . و در زمان شاپور اول و دوم تلاش کردند، تا بافت جمعیتی عیلام را برهم بزنند. به این ترتیب، در پی تبعید اسیران از انطاکیه (در ترکیه ی امروزی) در سال 256 میلادی به وسیله ی شاپور اول، وهمچنین تبعید دیگری  که در سال 261 میلادی رخ داد، ساسانیان  در یک اقدامی عجیب، تبعیدشدگان را به سوی سرزمین احواز امروزی وبه منظور برهم زدن بافت جمعیتی عیلامی  روانه نمودند. شاپور دوم در سال 309 -319  میلادی، اسیران را از شهر آمد (دیار بکر امروزی در مرز عراق و ترکیه) بسرا، تووانا، سینجر و دیگر مناطق عراق به سرزمین احواز کنونی مهاجرت داد.

    (پاتس، دنیل تی.(1388). استان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا. تهران: نشر سمت. ص: 637)

    دیگر اینکه شاپور اول، اقدام به تبعید و قتل عام مسیحیان عیلامی شهر احواز و شهر سوس نموده و9000  تن از ساکنان فنیک در ترکیه را جایگزین انها کرد و مسیحیان بنی تغلب را به سرزمین احواز و ساکنان احواز را به کرمان تبعید کرد. همچنین شاپور ذو الاکتاف، قتل و غارت و تبعید مردم احواز را بزرگترین افتخار  دوره ی حکومت خود میدانست.

    (همان، 657)

    عیلام در عهد اسلامی

    با ظهور اسلام وارتباط این سرزمین با مسلمانان دور جدیدی در عیلام آغاز شد. عیلامیان اولین کسانی بودند، که اسلام را پذیرفتند و اولین مساجد اسلامى در سوس و تستر(شوشتر)  و دیگر مناطق عیلامی ساختند.

    (پاتس، دنیل تی. (1388). باستان شناسی ایلام. ترجمه: باستی، زهرا.تهران:  نشر سمت.ص: 66)

    شوش در عهد اسلامی همچنان مانند دوره های قبل مرکز مهم دینی و تجا

    ری بین شرق و غرب بوده و بسیاری از سفرنامه نویسان مسلمان حداقل یکبار به سوس، تستر، احواز، دورق، عسکر مکرم و دیگر شهرهای بازمانده ی عیلامی سفر کرده اند و از عظمت این شهرها سخن به میان آورده اند.

    از مهمترین بناهای دوره اسلامی در شوش مسجدی در محوطه آپاداناست، که نشان از ادامه ی استقرار عیلامیان در عهد اسلام دارد و نیز شهر جدیدی در کنار این مسجد با عظمت ساخته شده، که ادامه ی شهر شاهی دوره باستان می باشد. شهر جدید پیرامون مسجد اسلامی مظهر تجمع جدید سیاسی – مذهبی است.

    (پرو، ژان؛ دلفوس، ژنوییود.(1392). تاریخ و باستان شناسی شوش و جنوب غرب ایران. ترجمه: اقبال، هایده.تهران:  مرکز نشر دانشگاهی. ص: 245)

     

    منبع عکس : کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان

    تصاویر مربوط به بناهای اسلامی در آپادانا، تپه صنعتگران و دیگر مناطق شوش.

    در این تصاویر بنای مسجد اسلامی (مربوط به قرن دوم هجری) حمام، کاروانسرا

    و خانه های مسکونی قابل مشاهده است، که نشان از استمرار زندگی در دوره ی

    اسلامی و مسلمان شدن عیلامیان شوش میباشد

    در نهایت می توان گفت که تسلسل تاریخی، تمدن، فرهنگ، هنر و اداب ورسوم مردم سرزمین احواز نشان از آن یک حرکت سلسله وار و پویایی است که از قرن ها پیش اغاز گشته و علیرغم تمام موانع، در مسیر خود در حرکت است. در این مسیر پویا بارها این سرزمین توسط تمدنهای مختلف، قبایل و دولت های همجوار مورد هجوم قرار گرفته است و آخرین مورد آن اشغال این سرزمین توسط فارس ها در طی رژیم پهلوی ومیراث دار آن رژیم کنونی است ،لکن آنچه اهمیت دارد عدم تنازل وتسلیم  ملت احواز در برابر این حکومت هاست. علیرغم گذشت بیش از نه دهه از اشغال اخیر سرزمین احواز، و تلاش مضاعف رژیم های پیاپی فارسیسم به منظور حذف و آسیمیلاسیون کردن هویت مردم  این اقلیم، لکن مشاهده می گردد که  ارتباط فرهنگی بسیار نزدیکی بین مردم کهن عیلام و ملت کنونی احواز مشاهده می شود واین امر در نوع خود بی نظیر است و گواه این حقیقت تاریخی است که مردم کنونی احواز همانا بازماندگان ومیراث داران تمدن  کهن عیلامی هستند که برای آزادی سرزمین خود از دست دیگر تمدن ها وقبایل مبارزه نمودند. وبه تبع آن مردم کنونی احوازهمچون نیاکان عیلامی خود برای کسب آزادی خویش ناامید نخواهند شد.

    خلاصه کتاب تمدن عیلام و مردم عرب خوزستان، اثر حسین فرج الله چعب

    من ی ترکم رشتم تاریخه یکی از استادمون تو گرجستان میشل باستا اونجا درمورد حکومت ایلامی بحثمون بود گفت حکومت ایلامی متعلق ب مردم عرب اهواز

    اونی که میگه لرها 200 سال قدمت دارند اتابکان لر رو چی میگه .بعد نیاکان قوم لر به عیلام می رسه نه اینکه اسم ایلام لرستان بوده در تاریخ هم از قتل عام عیلامی ها بدست  مهاجر ان سخن گفته نشده بلکه از اتحاد آنها و بعدها فرمانروایی خاندان مهاجر که امپراطوری هخامنشی رو بوجود آورد البته بعدها الیمایید هم بر همان سرزمین ایلامی بوجود اومد .

    رفرنس دادن خوبه ولی منبع هم مهمه مثلا کسی که میگه ساسانی با ایلامی مشکل داشته منبعش بدرد نمیخوره چون در زمان ساسانیان ایلام وجود نداشتن. بله ایلام سه دوره تاریخی دارد که بعد از بر پایی هخامنشیان استحاله  شد و  نا پدید شد ولی بعضی منابع عیلام را تا اسلام ادامه می دهد که هذیان گویی  است

    یک منبع هم میخواهد با یک مجسمه ایلامی ها را عرب معرفی کند با پوشش امروزی اعراب که کافی نیست .

    در مورد رابطه معبد چغازنبیل با چوقا ی بختیاری و دوک ریسندگی لرها توجیهی نکردی .

    رابطه اصالت ایلام با قبایل عرب همچون بنی کعب و...که تا یمن و عربستان و عراق و....ادامه دارند چگونه توجیه میشه

    اگر ایلامی ها عرب ویا سامی بودند چرا زبان تک خانواده داشتند

    اصول فرهنگی عرب پیش از اسلام همچون بتکده و...چر

     

    ایلامی ها بتکده عربی که اسم بتهای  آن مشخص است  نداشتند  واین شوشیناک را می پرستیدند .

    زبان تک خانواده داشتند و خط میخی را استفاده می کردند وصول فرهنگی و اجتماعی بسیار متفاوت از اعراب داشتند

    البته سرزمین ایلام بسیار وسیع بوده و میتوان با مقایسه ساده انطباق آن با لر نشین را دید و دانشمندان  همچون رومن گیرشمن میگوید هر جای سرزمین لرها پا گذاشتم آثار ایلام را دیدم .تاریخ نویسان بی غرض بابی طرفی و حرفه ای گری همچون جور چین تاریخ را کشف کرده اند و عده‌ای که بدون حفظ اصول اساسی برای خود رساله مینویسن جوک میسازند مثلا ایلامی که تا هخامنشیان  ادامه داشته را به اسلام رساندن خنده دار نیست.

    عرب اعقاب و گذشته خود را دارد که مشخص است ونیزی به ایلام و... ندارد ولی عده‌ای برای کسب سود به هر چیزی چنگ می زنند .

    ایلام تمدنی با اصول خودش بوده که مردم آن قتل عام نشدند وبا ورود اقوام مهاجر با آنها متحد شدند و تفاوت های زیادی با مردم عرب داشته اند .

  • لر باش سلطانی
  • مالرا اریای هستیم عیلامی کدوم خریه

    لرا اندازه خر نمی فهمن 

  • بلقیس داودی
  • بدون هیچ تعصبی من بختیاریم ولی کلمه عیلام معرب اونیکه عربی خونده می دونه که کلمه معربه و هیچ دخالتی با لر وترک وکرد وبختیاری نداره وو.. 

    عیلام توسط دیگران به این تمدن داده شده خودشان هلمئتی می گفتند

    اونی که اون توهین رو کرده از لحاظ فهم و شعور  قابل مقایسه با خر هم نیست

    وخیلی پایینتره

    عیلام از لحاظ جغرافیایی و شواهد باستان شناسی قابل تمایز از قوم لر نیست اگر شواهدی از قتل عام کامل این تمدن توسط مهاجران آریایی کشف شد در این قضیه باید شک کرد ولی به گواه تاریخ تمدن ایلام در اتحاد با فارسها که بعد ها کورش از آن برخاست قتل عام نشدند و بعدها الیمایید نیز بر همان سرزمین ایجاد شد .

    اینجور که داره پیش میره ایران باستان باید بزنن به نام اعراب و ترک ها!!! 

     همیشه همینجور بوده آدم ها دنبال نداشته هاشون میرن!! 

    اگر شده با دروغ و سند های مضحک و جعلی هم که شده هویت درست کنن!

     

  • جمشید نیکفر
  • با درود من یک ایرانی هستم و متولد تهران با اصلیتی از یک جائی بین ساوه وهمدان هستم،من باهمسره بوشهری ام که مادر بزرگش از عرب زبانهای خوزستان هست در کنار همدیگه با عشق واحترام به همدیگه در کشور سوئد زندگی میکنیم.

    من با تحصیلات دیپلم راننده شخصی اروپائیهائی هستم که برای کنفرانسها و سمینار ها به سوئد میایند(منظور از همه این حرفها)واقعآ میسوزم و تعجب میکنم که در قرن بیست و یکم در سرزمینی که اکثراتحصیلاتشون دانشگاهیه و مدعیِ دارای اصالتهای قومی با فرهنگ وتمدنهای چند هزارساله هستند در این وبلاگ چنان بهم میتازند که انگار چقدر مهم هست و یا چقدر در ازشهای انسانی ما تاثیر دارد که یک قوم وطایفه محترم در پنج هزار سال پیش به کدام گروه از انسانها تعلق داشته،با توجه به عمر پنج میلیاردی کره زمین وعمر پنج میلیونی عمر انسان.

    من برایم پیش امده که بازرگانهائی ازایتالیا،هلندولیتوانی را به یک مقصدی رسونده ام که دربین راه چنان صمیمانه باهم

    صحبت میکردند که انگار همشون در یک سرزمین بدنیا اومده اند ویک زبان مشترکی دارند در صورتیکه اون ایتالیائه اجدادش کشاورزهائی بودند که هفت هزار ساله پیش از بین النهرین واناتولیا به انجا رفتند و همینطور اون هلندیه اجدادش

    شکارچییهائی بودند که حدود چهل هزار پیش ازاسیابه اروپا اومدند و باز هم اجداد اون اهل لیتوانی دامدارانی بودند که حدود هفت هزار ساله پیش از دشتهای روسیه به اروپا اومدند.

    طبق اخرین نظریه های علمی و ژنتیکی حدود پنجاه هزار سال پیش همه انسانهای مدرن اولیه از افریقا به اسیا امدند و در ابتدا در خاور میانه سکونت کردند و بعد گروهی از همان انسانهاانها بطرف شمال اسیا ودشتهای جنوب روسیه  ویابه بقیه نقاط دنیا رفتند  ،حالا چه اهمیتی در زندگی  و ارتباطات انسانیما داره که یک قومی که احتمال داره از ابتدا همانجا ساکن بوده و دارای وجه اشتراکهای زبانی فرهنگی  با اقوام همسایه اش که اصالت سامی یا هندوایرانی دارند ،واقعا خجالت اور هست ،بجای این حرفها بروید به دنبال طلب حقوقهای اولییه تون که متاسفانه چندین ساله در اون منطقه پایمال شده حالا از هر طایفه ای  میخواهید باشید تا اینکه روزی بیائید در این صفحه ها با مهرو محبت از اخرین اطلاعات علمی فرهنگی و یا از کرامت وشرف انسانیتون صحبت بکنید که تاثیری در بهبود زندگی ما انسانها داشته باشه.،  

     

     

     

    افرین همین حقیقته  گوه بخورین هیترای لری کثیف متعصب نجاد پرست بی حیا که با خواهراتون ازدواج مکردن😑😂

    مشکل اعصاب داری برو دکتر فحش دادن راحته میتونم الان صد برابر این رو بهت بگم که حقیقتا ولی اون عرب جاهلی با صدها بت بوده ولی ایرانی یکتا پرستی که قرآن هم اونها رو جز اهل کتاب و برابر با یهود و مسیحیت حساب کرده عرب جاهلی مورد زیاد داشته.فرهنگ مصر باستان رو بخونیم ریشه تمام این فرهنگها و شیطان پرستی از اونجا ست الان هم مصری ها عربن که ازدواج با محارم شون یکی از هزاران فسادشون دها بوده

    قوم لر وپیشینیانش با هر نامی هلمئتی  (عیلام) و اقوام قبلی لولوبی و گوتی و...و بعد تر الیمایید هزاران سال است که در سرزمین فعلی خود ساکن است و به گواه تاریخ دانان مردم عیلام قتل عام نشدند و با قوم مهاجر پارس متحد و زمینه امپراطوری هخامنشی شدند و حدود حکومت ایلام همین سرزمین لر و اطراف آن بوده است .بحث تاریخی و علمی قابل انکار و جعل نیست و ریشه تمدنها همچون ایلام با تحقیقات علمی و کشف زبان و روابط آن با سایر تمدن ها مشخص شده و با دلایل مسخره نمیتواند عده‌ای برج آج نشین  بر جان مردم عرب سوار شوند و به مال برسند .البته خوزستان دارای اقوام مختلف است که همه ایرانی هستند و خوزستان قابل تفکیک از ایران نیست  و تا  ابد جز ایران خواهد بود .

    سلام علیکم

    در جلد دوم کتاب هزاره های گمشده ؛ <هخامنشیان به روایتی دیگر> نوشته دکتر پرویز رجبی اومده که ایلام اون موقع از سه دسته سفید پوستها (پارس ها) ، پوست قهوه ای یا گندم گون(لرها) و پوست تیره و تقریبا سیاه(عربها) تشکیل میشدن .پارسها که از فارس و کرمان کنونی بودن لرها که بالای خوزستان کنونی و حوالی کوه های لرستان که انشان یا ایذه کنونی در همون موقعها بوجود اومده بود تشکیل میشدن و از بالای خلیج فارس تا اهواز کنونی عربهای نژاد سامی تشکیل میدادند.

    در کل ایلام کشوری آریایی حساب نمیشه و در سامی بودنش هم به طور کامل نمیشه نظر داد چونکه از تاریخ ایلام به جز کتاب تورات که ایلامی ها رو سامی تبار میدونه هیچ چیزی وجود ندارد و در آخر حکومت ایلام در سده هفت قبل از میلاد مسیح برای همیشه به دست آشوریان برای همیشه به پایان میرسد. 

    همونطور که یه زمانی ایلام به دست آشوریان نابود شد و آشوریان توسط مادها و مادها که کودتا گونه بدست کوروش از بین میره و حکومت هخامنشیان رو بوجود آورد و این سرزمین بنا به دلایلی تحت تاثیر شدید هخامنشیان قرار گرفت و یه زمانی زرتشتی بودند طبیعتا یه زمانی هم این سرزمین و کل ایران هم توسط مسلمانان سقوط کرد و متصرف میشه و در هر صورت مردم مسلمان شدند و باقی ماندند حتی با وجود حمله چنگیز خان مغول و تصرف کامل ایران باز کشور مسلمان باقی ماند و باقی خواهد ماند ان شاءالله. 

    در خاتمه من خوزستان رو ایلامی میدونم نه آریایی والسلام

  • بله : عیلام فرزند نوح است
  • خیلی ساده، حال که عیلام تثبت شد وسند تاریخی درست از آب درآمد، نوبت به اثبات سند فرزندی عیلام فرزند سام بن نوح است. 

    محققان عیلام را فرزند سام می دانند مى توانید موثق ترین مراجع را بررسی کنید.

     

    نتیجه:

    عیلام فارس نیست 

    فارس سامى نیست 

    عیلام با آریا ، آریا جغرافیای کنونی افغانستان، رابطه نسبی ندارد، ونیز با فارسها. 

     

    ادعای عرب هاى خوزستان، ـــــ خوز نیز کلمه ای عیلامی ــــ غیر ایرانی آن صحیح است 

     

    تشکر  

    یعنی تاریخدانان این همه گفتن هیچ .

    ایلامیان تمدن خود را هلمئتی می نامیدند و نام عیلام توسط همسایگان سامی عبری و میانرودی به آنها داده شده حال  هلمئتی فرزند نوح است ؟ به سامی هلمئتی  چه معنی دارد ؟اکنون افسانه تمتی بین بختیاری ها رایج است .عیلام به معنی کوهستان  است که به آنها می گفتند .در تورات یهودیان سخنان اضافی زیاد هست همه آنها را بپذیر و بعد این عیلام فرزند نوح را از جمله اینکه جز یهودیان بقیه بنی آدم نیستند و...

    تحقیقات محکم تاریخدانان بیطرف پیشینه تمدن ایلام را کشف کرده و آنها را غیر سامی و زبان آنها را تک خانواده دانسته و

    مگر هر کس در ایران است باید فارس باشد حال آنکه تمدن شهر سوخته و هلیل رود و ایلام و ....چند هزار سال از فارس قدیمی تر هستند واگر نژاد فارس هنوز باشد.اقوام باستانی همچون کاسی هم لولوبی ها و گوتی ها و...و انسانهایی نخستین چندین ده هزار ساله قدمت ایران را نشان میدهد.و ایران کشور اقوام مختلف است .

    هرکسی ک در هرجای دنیا هست باید طبق منابع یونسکو نطر بده ن دلش یا باد معدش بلکه ما باید به استناد های تاریخی و آثار به جا مانده تاریخ را بشناسیم ایلامیها تمام آثار شون در سرزمین های لر نشین هست و پوشش لرها شباهت زیادی با ایلامی ها دارد  چغا بختیاری ولکی و پوشش زنها کاملا مثل مجسمه های زنان پادشاهان ایلامی هست و اینکه عربها مهاجر هستن و نژاد اونها با تمدن های میانرودان هیچ ربطی ندارد طبق تاریخ وکاوش ومنابع یونسکو بلکه تاریخ عرب فقط در عربستان و یمن هست 

    ل

    با درود به اعتقاد من تاریخ رو بدون هیچ تعصبی باید واکاوید ایلامیان که سرزمینشان را هلتمتی می نامیدند  که به معنای سرزمین خداوند است این نام در زبان سامی اکدی تبدیل به الامتو ودر زبان عبری تبدیل به ایلام گشته چنانکه کوات پارسی  تبدیل به قباد شده و سپاهان اصفهان گشته 

    درباره زبان ایلامی باید گفت که این زبان زبانی است تک خانواده و پیوندی که هیچ گونه ارتباطی با هیچیک از زبانهای شناخته شده ندارد این زبان نه سامی است نه آریایی ونه سومری شاید پیوندی خیلی دور با زبان دراویدیان هند داشته باشد البته این یک فرضیه است

    درباره اینکه در تورات آمده ایلام فرزند سام بود باید گفت اولا بسیاری از مطالب بر پایه علمی استوار نیست و بسیاری از مطالب تورات افسانه و اساطیر است که در واقع میتولوژی قوم یهود است و این گفته تورات بر اساس اصطلاحات جغرافیایی است و برپایه علمی استوار نیست (بنگرید به ایران در سپیده دم تاریخ _جان کامرون_صفحه صفحه۱۶)درباره نام کدر لاعمر باید گفت از اتفاق این نام صحیح است ودر اصل کودور یا کوتیر لاگمار یا لاگمال میباشد به معنای خدمتگزار خدا لاگمال

    اینکه دوستان عرب میگویند ایلامیان دشداشه داشته اند یا عقال ویا سربند عربی داشته اند ویا دوستان بختیاری میگویند نقش زیگورات بر چوقا قرار دارد هیچ یک دلیل و سند تاریخ نیست 

    درباره بازماندگان امروز ین این قوم شاید بتوان گفت لرها باشند(بنگرید به دنیای گمشده ایلام والتر هینتس و تاریخ و تمدن ایلام یوسف مجیدزاده)

    والبته بازهم این یک فرضیه است

    درباره بازماندگان این قوم در دوران تاریخی باید گفت آریایی ها به این قوم خوج یا خوز می گفتند که تا زمان ساسانیان به آن سرزمین خوزان یا خوزیان می گفتند که در نام اهواز(سوق الاخواز)مستتر است در قرون ۴و۵هجری جغرافی دانان مسلمان نظیر ابن حوقل و مقدسی و دیگران از زبانی در خوزستان به نام خوزی یاد میکنند که با هیچ یک از زبانهای عربی وعبری و فارسی و آرامی پیوستگی ندارد که بازمانده زبان کهن ایلامی است و امروزه هیچ اثری از آن نیست در آخر باید گفت برای شناخت بیشتر این تمدن نیاز به کشفیات بیشتر در آینده است

    درضمن باید گفت نام کدرلاعمر  فعلا  درتاریخ ونامنامه شاهان ایلام یافت نشده ودیگر اینکه ایران هیچگاه توسط اقوام سامی مسکون نبوده و اقوام آریایی یا هندواروپایی در هزاره چهارم سوم پ.م به این منطقه مهاجرت کردند(بنگرید به ایران در سپیده دم تاریخ جرم کامرون و تاریخ ماد از مجموعه تاریخ ایران کمبریج )

    درضمن باید گفت نام کدر لاعمر فعلا در تاریخ و نامنامه  شاهان ایلام یافت نشده  

    ودر ایران هیچگاه در دوران مورد بحث هیچگاه توسط اقوام سامی مسکون نبوده و زبان سامی  نیز در آن رایج نبوده و اقوام موسوم به آریایی یا هندواروپایی در هزاره چهارم وسوم پ.م به این منطقه وارد شدند (بنگرید به ایران در سپیده دم تاریخ جرج کامرون و تاریخ ماد از مجموعه تاریخ ایران کمبریج)

    در مورد نسب ایلامیان #عبدالنبی قیم که نویسنده عرب هست . در صفحه 235این کتاب که ظاهرا همین چند ماه پیش انتشار یافت به صراحت چنین گفته باید گفت عیلامی سامی نیست و قرابتی هم با سامی ندارد آنچه در تورات به عنوان فرزندان سام آمده از نظر علمی فاقد اعتبار است و نمیتوان به آن استناد کرد ممکن است تورات را به عنوان یک کتاب وقایع نگاری برای ذکر حوادث قابل استناد باشد اما این کتاب برای تعیین اصل و نسب اقوام کتاب معتبر و قابل قبولی نیست بویژه که پژوهش های علمی صحت چنین گفتاری را تعیین نکرده در تورات نام بسیاری از اقوام سامی به عنوان فرزندان سام نیامده مثل عربها. بابلی ها تدمری ها کنعانی ها و حتی عبری ها به عنوان فرزندان سام نیامده تورات تمدن عیلام و آشور و ارفکشاد و لود و آرام را فرزندان سام دانسته پژوهشگران و علما نوشته های تورات را قبول ندارند . هنری س عبودی مینویسد :نوشته های تورات درباره سامی ها با واقعیت ملت ها تطابق ندارد سرپرسی سایکس نیز در کتاب خود تحت عنوان تاریخ ایران آورده آنچه در تورات تمدن های جهان را به عنوان فرزندان سام آورده سیاسی بوده, نه نژادی او در پی نوشت این کتاب خطاب به جاهلین و کسانی که ایلامیان را سامی معرفی کردند آورده عده ای فکر کردن با حلوا حلوا کردن دهانشان شیرین میشود آن ها در این توهم هستن که بگویند ما عیلامی هستیم کافی هست و علماجامعه علمی حرف آنها را میپذیرند غافل از اینکه این موضوع به این سادگی نیست و به ادله کافی نیاز هست . الیماییان پاسخ به ابهامات تمدن ایرانی و بومیِ #هَلتَمتی با نام اکدی بابلیِ #ایلام، #عیلام است. این تمدن ایرانی نژاده هیچ ربطی به آرامی، آشوری، تازی عربی ندارد. . هَلتَمتی‌ها_ایلامیان یکی از پایه‌های حکومت هخامنشی و در کنار پارس و ماد از میراث‌داران این حکومت بودند. پس از نابودی هخامنشی و در زمان سلوکی دوباره به عنوان یک قدرت از خاکستر هَلتَمتی سر برافراشتند و در مناطق کوهستانی جنوب غربی ایران به حیات خود ادامه دادند. پایتخت : ایذه ، شوش تأسیس : ۱۴۷ پ.م انقراض : ۲۲۴ م حکومت : حدود ۳۷۰ سال ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﯼ ﻣﺤﻠﯽ ایرانی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ در نواحی ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ_لرستان_کهگیلویه و بویراحمد_چهارمحال بختیاری امروزی ﻇﻬﻮﺭ ﮐﺮﺩ، ﺍﻟﯿﻤﺎیی‌ﻫﺎ ‏(ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ایلامی‌های ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ‏) می‌باشند. ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯿﺎﻥ ﻭ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺭ ﺷﺮﻕ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﭘﯿﺪﺍﯾﺶ ﺩﻭﻟﺖﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺷﺪ. . ﺍﻟﯿﻤﺎیی، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﯼ ﻣﺤﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﻇﻬﻮﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﺎﯾﺘﺨﺘﺶ ﺩﺭ #ایذه ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺳﺪﻩ ﺩﻭﻡ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻗﺪﺭﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ مطرح می‌شد ﺗﺎ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺳﺪﻩ ﺳﻮﻡ ﻣﯿﻼﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩادند. ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺧﻮﺩﮔﺮﺩﺍﻥ ﺍﻟﯿﻤﺎیی، ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﻩ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽِ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻤﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﺶ ﻓﻌﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺳﻠﻮﮐﯿﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯿﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻗﺪﺭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﻠﻮﮐﯽ ﻭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﺑﻪ آﻧﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺑﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ. . ‏آثار و سنگ نگاره‌های الیمایی در اندیکا، ایذه، مسجد سلیمان بختیاری (خونگ یارعلی وند ، شیمبار ، خونگ اژدر ، کمالوند، شهسوار ) و تنگ سروک بهمئی هنوز پایرجاست. . 

    عیلامیان اجداد لرها..... دکتر والتر هینتس عیلام شناس آلمانی در کتاب (دنیای گمشده عیلام) و ...

    عیلامیان اجداد لرها.....

     

     

    دکتر والتر هینتس عیلام شناس آلمانی در کتاب (دنیای گمشده عیلام) و (شهریاری عیلام) عیلامیان را پروتو لر (proto Lor ) معرفی میکند و عیلامیان را نیاکان مردم لر میداند.تمامی آثار باستانی عیلام_کاسیت هم در جغرافیای زیستی مردمان لر است از پشتکوه_خوزستان_لرستان_بختیاری_کهگیلویه_ممسنی_بوشهر…طبق نظر پروفسور کنتنو و آندره گدار عیلامیان و کاسیتها جزو نژاد آسیانیک (بومی آسیا) دسته بندی میشوند و با سامیها هیچ ارتباطی ندارند.رومن گیرشمن در کتاب (تاریخ ایران قبل از اسلام)_پروفسور مارسلا رمپوف هلندی_دانیل تی پاتس در کتابهای (باستان شناسی عیلام و تاریخ عیلام)_دکتر پرویز رجبی در تاریخ ایران باستان صفحه ۶_حسن پیرنیا در جلد ۱ تاریخ مفصل ایران قدیم صفحه ۱۳۸_دکترشیرین بیانی درکتاب تاریخ ایران باستان جلد ۲ صفحه ۱۹_مهدی وزین افضل در تاریخ ایران باستان ص ۲۶ به لر بودن عیلامیها اشاره داشتند.عیلامیها سرزمینشان را تمتی (تم=کبود ، تی=چشم) سرزمین چشم سیاهان مینامیدند.در کتاب تاریخ ماد (ایلیا گرشویچ) صفحه۹۶ کاسیتها را ساکن لرستان میداند.

     

    حالا می شود فهمید پروژه تحریف و جعل تمدن ایلامیان توسط پانعربیستها با نقش محوری حسین فرج الله چعب با همراهی نئوبعثی ها داخل و خارج چگونه کلید خورده و پروژه کدام کشور بوده است.

    آیدی کوهین روزنامه نگار اسرائیلی، مامور موساد و عضو مرکز مطالعات استراتژیک بگین سادات که متعلق به اسرائیل است نوید تشکیل دولت در تبعید برای کشور ایلام(الاحواز) را داده است.

    پروژه تحریف و جعل تمدن ایرانیِ ایلام با هدف وطن سازی جعلیِ عربی در خوزستان چند سالی است که توسط تجزیه طلبان در خوزستان پیگیری می شود. که می توان نقش اسرائیل را در این پروژه درک کرد. پس از تحریف تمدن ایلام به عربی، توسط پانعربیستها، برخی رسانه های حکومتی مانند خبرگزاری فارس نیز با این تحریف تاریخ همسو شده و آن را بسط داده و تبلیغ کرده بودند.
    این رسانه ها باید به این نکته توجه کنند که چگونه در پروژه موساد برای تجزیه خوزستان از ایران بازی خورده اند.

    #هلتمتی #ایلام #تمدن_ایرانی

    هر گروه و ملتی برای خودشون محترمند و خوب و بد خدا ترس وهو شرور توآتو هرجایی هست آیا دلتون میخواد مملکتتون از هم بپاشد بدونید اگه اینطور بشه به نفع هیچ کدومشون نیست و در در راه کسانی قدم برمی‌داریم که جز ضعف و شکستمون رو نمیخان . آیا تاریخ ۴۰۰۰سال پیش ارزش داره که زندگی الان خودمون رو نابود کنیم ‌.

     

    این نظرها پیرو نوشته های این سایت است .داعش الاحوازیه نقشه ای احمقانه منتشر کرد که علاوه بر خوزستان تمام سواحل خلیج فارس و تمام مناطق لر نشین را شامل می شد که یاوه ای بیش نیست. وگرنه محل زندگی اقوام ایران مشخص است و مثلا مناطق لر نشین و عرب نشین و ترک نشین کاملا معلوم است و نیازی به گفتن نیست .پشت این وصل کردن مردم عرب خوزستان که خود آن ها اصالت شان و شجره نامه شان را بهتر از ما می دانند و اگر سوال کنید می گویند نیت شومی است که عواقب آن برای بومی ها از جمله عرب هاست وگرنه وطن فروشی که در اروپا ست ضرر نمی کنه و تیری در تاریکی برا شه و اون داعشی الاحوازیه که داخل اهواز جنایت کرد استخوان هاش هم پوسیده ولی اون که فکرش رو شستشو داده چاق تر هم شده و پول وطن فروشی رو گرفته.اتحاد و قانع بودن تمام اقوام به حق خودشان ضامن امنیت خوزستان است .تمام اقوام ایران یک وطن مشترک دارند و هر قومی در ایران هویت پیدا می کند و خوزستان تا ابد ایرانی است.

  • عمیر دریوس
  • با سلام، تمام شواهد بر سامی بودن عیلام اشاره داره و جای جدل وجود نداره. اما هخامنشیان از عیلامی برای تیمار اسب هاشون استفاده می کردند، ظاهرا وقتی آریایی ها وارد سرزمینهای عیلا شدند مردمی لاغر و سبزه روی رو دیدند. میان رودانی ها همشون از هیکل و بزرگی اندام آریایی ها دچار وحشت شده بودن

    کدام شواهد

    اولا زبان تک خانواده داشتند که ربطی به سامی ندارد و زبان حاصل سیر پیدایش یک تمدن است پس اگر سامی بودند از دیگر سامی آن میگرفتند ولی زبان آنها نه آریاییو نه سامی بود بلکه تک خانواده و التصاقی بود

    دوما آنها خود را هلمئتی می گفتند و همسایگان هم که آنها را عیلام گفتند به معنی کوهستان است و تمام آثار عیلام هم در سرزمین لرها از استان فارس تا ایلام پراکنده است

    سوما تقسیم اعراب قحطانی و عدنانی است که عرب اصیل همان قحطانی اهل یمن است که در تمام خاورمیانه گسترش یافت چه طور این را توجیح میکنی در حالی که تاریخ ایلام از هر تمدنی بالاتر است .

    چهارم ایلام از نژادهای مختلف ساخته شده بود و کاسی ها که آریایی بودند و هزاران سال پیشتر از پارسها و مادها از شمال قفقاز به ایران واردشدن ساکن لرستان شدند و توانستند بابل را تصرف کنند و 500 سال بر آن حکومت کردند ولی حکومتشان توسط ایلام نابود شد و جزوه از آن شدند

     

  • فرامرز ایرانی نژاد
  • .اولا که ایلامیها نه تنها به فارسها و پارسیان بلکه به شما عربها و تورکان  نیز هیچ ربطی ندارن.زبان ایلامی یک زبان تک خانوادس مانند زبان سومری و به هیج کدام از زبانهای عربی فارسی و ترکی نزدیک نیست و بیشتر به دراویدی نزدیکه .برو این رو از استاد مجید ارفعی یگانه استاد زبان و خط ایلامی و زبانهای باستان جویا شو .حتی الهه ها و خدایان ایلامی هم شبیه خدایان و الهه های دراویدی و هندیه مثل اینشوشیناک ،ناپیرشا ،کریشنا ،ایشنیکراب و... .حتی ریشه نژادی ایلامیها هم بدرستی مشخص نیست .در ضمن تمدن دوهزار ساله ایلام با حمله آشوربنی پال پادشاه مشهور آشوری به کل نابود و شهرهای شوش و ماداکتو ویران و مردمانش قتل عام و یا به بردگی به اشور برده شدن اندک باقیماندگان ایلامیان هم در کاسیان و پارسیان حل شدند و بعدها الیماییان رو تشکیل دادند .جدیدا شما پانعربها واسه تاریخسازی اومدین میگین ایلامیها عقال میبستن پس عربن . خب باید گفت شما عربها عقال رو روی چفیه میبندین ولی توی هیچ یک از نقوش ایلامی این سربند روی چفیه یا پارچه ای رو سر بسته نشده . این سربندیم که تو بهش میگی عفال علاوه بر ایلامیان , پارسیان و الیماییان و پارتیان و ساسانیان هم میبستند پس حتما با منطق بی پایه شما پانعربها پس اینام عربن . سراخر با این تاریخسازیهای جعلی پانعربیسم نمیتونین  تاریخ چند هزار ساله توی خورستان واسه خودتون بسازین . تاریخ چند صد ساله ورودتون به خوزستان مشخصه و با این تاریخسازیهای جعلی راه بجایی نمیبرین 

    آقا چرا خودتون رو اذیت میکنین؟

    فقط اونایی که میگن کوروش وحشیه هههخخخخ!بابا اصلا یه روز یه تاریخ نویس عرب که اسمش رو یادم نمیاد داشت نقل میکرد که یه روز طهماسب بن طبری رفت پیش پیامبر موقعی بود که سوره مدثر نازل شده بود.بهش گفت پیامبر در آیات اول این سوره میگه که یهودیان در بابل گرفتار بودند اما چند آیه بعدش میگه آزاد شدن جریان چیه

    پیامبر میفرمایند:

    زمانی که یهودیان در بند بودند خداوند به ذولقرنین دستور داد که بره بابل رو فتح کنه و پس از رسیدن به قدس،اونجا رو آباد کنه و به دست یهودیان بسپاره و بعد از اون یهودیان 100 سال بر اونجا حکومت میکنن.

    بعدشم که خودتون میدونین یهودیان کتاب تورات رو تقییر میدن و کوروش رو داخلش اضافه میکنن.

    حالا قضاوت با شما

    درمورد ایلامیان هم که من اصلا اون ها رو یه تمدن مثل جیرفت میدونم

    بعدشم کوروش از ایلامیان تقلید نکرد بلکه از ماد ها تقلید کرد بعد اون پادشاه معروفشون که خیلی ها انتقاد کردن که وحشی بودن و بد بودن کوروش از اونجا شروع شد و ماشالا هم صدا و سیما هم سایت ها و وبلاگ هایی که درمورد کوروش مثبت میگفتند رو فیلتر کرد

    بعدشم بزارین یه چی بگم پشماتون بریزه

    یه فرضیه زدن که هالبوین و شیطان پرستی قبلا هم در تمدن های قبلی تپه سیلک رواج داشته که میگن یه خدایی بوده خدای ظلم و شرک و بدی که خیلی بزرگ بوده و کله ش شکل بز بوده و چشم و دهنشم مثل همین چشم و دهن هایی یه که تو هالوین میکشن اما داخلش پر از مواد مذاب بوده و کاشانیان هم که چیزی نداشتند کدو رو برعکس میکدن و یه دهن کوچیک اون بالا و دوتا چشم گنده پایین میبریدن و داخلش رو نورانی میکردن و همونطور که گفتم برعکش میکردن

    البته این یه فرضیه است اما یه اسناد کوچولویی هم داره و همچنین پشم ریزونهه

     

    اصلا زبان سکاها و ایلامیان هنوزم بین اقوام لری هست و اصلا لرا شباهتی با فارس وعرب ندارند، سبزه پوست هستن و زبانشون با ایلامیان و سکاها شباهت دارد اینا کارای فارس هستن که از اولش سعی میکردن تمدن های دیگه رو خراب کنن و مثل کارای امروزشون که میگن ما ترک نداریم و ترک خر هست اون موقع هم ساکنان اصلی ایران که لرا و بختیاریا بودن رو نابود کردن و ازشون استفاده کنن تا پیشرفت کنن وگرنه فارس که چیزی نداره و خودشو نژادبرتر میدونه و اگر لرا و بختیاری و کرد نبودن اون زمان فارس کاری نمیتونست بکنه، حتی کوچکترین اثری از عرب یا فارس بودن در خاورمیانه قبل ورود اسلام به ایران نیست مگر اینکه لرا رو هم عرب بدونید

    من با نظر آقای حسن موافقم اینکه میگه تک نسبیت هستند هرچند دلیلی ندارم...

    ولی یک چیز خیلی بهم بر می خوره، اینکه خودتون اینقدر می خواهید القا کنید که کوروش وحشی بود ال بود بل بود... واقعا خودتون چی فکر می کنید... اینقدر که دارید بقیه افراد بزرگ رو کوچک می کنید به جایی رسیده که فکر می کنم که هر چی در مورد خسرو پرویز هم می گفتید دروغ بود..‌. جمع کنید این مسخره بازی رو بابا...یک دنیا دروغگو یک عده بی سواد راستگو؟!!!!!خسرو انوشیروان رو کوچک کردید، هیچی نگفتیم، جشن های ایرانی رو کم اهمیت کردید یا تحریف...هیچی نگفتیم...شاه های ساسانی رو کوچک کردید، هیچی نگفتیم...گفتید مورخ ها همه دروغ می گویند شما راست،هیچی نگفتیم، بابک خرمدین رو خراب کردید هیچی نگفتیم، مجسمه شاه عباس رو معلوم نیست چی کار کردید، هیچی نگفتیم...یاد کوروش رو ممنوع کردید هیچی نگفتیم... بابا جان چقدر سکوت... چقدر خفگان...چقدر خاموشی

    چندین مورد هست که می شه در این باره بیان کرد.ولی ویژه ترین هاش اینه که 

    ۱- در مورد زبان ه پوشش دوستان سخن گفتن و به میزان کافی کتاب و نوشتار دانشگاهی هست پس تازان پان رو به خوندن این نوشته ها پند میدم

    ۲- جدا رو هزار بار سپاس که پان تازی ها فهمیدن که با تمدن تازی اسلامی نمی تونن جای درون گفتگوهای تمدنی باز کنن پس ناچارن به تمدن های قدیمی تر چنگ بندازن و از اونجا که میزان آموزش در پان تازیها  پایینه و به خاطر ندونستن زبان سراسری ایران در حاشیه و بی کاری هستن ،می تونن این چیز هارو باور کنن ۰

    ۳- هستن بسیاری که می دونن عرب زبان هستن که چیزی که من دیدم بیشتر دانشگاهی هستن و هستن اندکی که خودشون و تازی میدونن که سر در آخور اسراییل دارن .

    ۴-این پروژه جداسازی ایران یه پروژه شکست خوردست که خدا رو شکر در هر قوم ایرانی کسانی هستن که برای ایران و فرهنگ ایران شهری بیشترین تلاش و می کنن .

    این ایران دوستی ایران ها شده خار چشم خیلی ها و برای کم رنگ شدنش هر کاری می کنن .این گفتمان دانشگاهی در مورد رد ایران و چنگ زدن به تاریخ از همین رونده که کنارشم می گن ایران برای همه اقوام و زبان ها ، من جدا ی طلب نیستم ، ما هم خون دادیم ، و از این چیزها که من و شما بگیم این ایران و دوست داره پس حرفش شاید راست باشه .

    ۵- جدای خواهان در نقشه های گذشته شکست خوردن ،اون از پروژه آموزش به زبان مادری که در هچ کجای کشورهای جهان اول انجام نمی شه چون کشور رو از هم جدا می‌کنه .و گل سر سبدش که امروز شروع به پیدا کردن تمدن که چند سالی کهن تر از هخامنشیان باشه .و همچنین پروژه ( حق سرنوشت) که روشن در قانونش نوشته برای ملت های مستعمره امکان اجرا داره تازه اونم اگه کل مردم اون کشور موافق باشن .ولی دیدیم پاش بیوفته اسپانیا هم می زنه تار و مار می‌کنه این خیال پردازیارو

    پس  

    ۱- باید اول از قوم خارج بشن و خودشون و ملت بنامن که تمام این تلاش ها و دروغ ها برای اینه ، حتما قدم بدیشون اینه که حالا که ما ملتیم استعمارم شدیم .ولی دوستان خشت اول اشتباست ۰

    ۲- من خودم زاده خوزستان و بختیاریم و باید بگم برای من فرقی نداره اجداداه ۳۰۰۰ سال پیش من به کجا می‌رسه ،

    من در تمدن ایرانشهری اسسست که زبانم ،فرهنگم ، امروزم شکل گرفته  ، هزاران نسل من از غار نشینی رسیدن به دام پروری و کشاورزی و کنار هم اولین روستاها و بعد شهر ها رو ساختن ، تصمیم گرفتن با هم متعهد بشن قبایل م شکل بدن ، رسیدن به قانون گذرای و تمدن و شکل دادان و گسترش دادان ،شکست خوردن ، پیروز شدن ،نابود شدن گسترده تر شدن .ولی یه چیزی ای وسط ماندگار شد .با این همه وقفه های تاریخی و دشمنی ها ،بالا و پایین ها ، به چیزی به اسم فرهنگ ایران شهری که بهم رسیده با تاریخ مشخص ، کشفییات باستانی در خاک کنونی ایران و بیرون مرز ها ،ادبیات نمونه در دنیا ،پس ان پان های عزیز نمی تونن حتی سرعت این نگرش و کم کنن 

    و سر انجام آن که دور ماند از اصل خویش ، باز جویید روزگار وصل خویش

    ایران بزرگ به زودی 

    ببینید مردم امروزی استان ایلام نه همه انها فقط مردم شهرستان های ملکشاهی مهران ایلام نواده ی مادها و ایلامیان باستان هستند از این دو نژاد هستند مردم ایلام کورد اصیل نیستند نصفشان کورد است که برمیگردد به ماد ها و نصفشان ایلامی است اگر باور نمیکنید

    در رقص های مردم این شهرستان ها میبینید که  دست های همدیگر را گرفت یا به هم چسبیده اند یا یکم با هم فاصله دارند چند روز پیش یک کوزه در جغازنبیل پیدا کردند که که بر روی ان تصویر انسان هایی با همین روش رقص است که نشان می‌دهد تاریخ مردم استان ایلام آریایی ها کهن تر است 

    لعنت به عرب که هر جا پا گذاشت اول به عنوان مهمان وارد میشه بعد ادعای مالکیت و صاحب خانه میشه،لعنت به عرب که تخم تفرقه،خیانت،جنایت،خرافات  رو همه جا پخش میکنه

    عزیزان بختیاریها وعربهای خوزستان هردو عیلامی هستند  وایکینگها ملیونها کیلومتر دریاها را رد کردند وبه امریکا رسیدن بعد اعراب توی دو قدم اون ور تر بودن و به جلوتر نیامدن تی این چند قرن مگه ممکنه  ظمنا به کلمات واسمها بیشتر توجه کنید . بختیاریها یک گروه از عیلامیان بودن درزمان قدیم به ارتفاعات رفتن وبا لرها وصلت کردن وبعدها اعلام استقلال کردن  و جدا شدند  وبختیاری یعنی  استقلال طلب 

  • الهمی صل علی محمد و آل محمد
  • هر که به دوستان فارسمان که همانها هم عرباند توهین کرد من میدانم با ایشون دیگه توهین به یکدیگر بسه خدا را شاکرم اینترنتی صحبت میکنیم وگرنه لعنت به همه شما

    زمین نفتی جدم با نفتش کی میخواهد پسم دهد

    سلام. درباره متن بارگذاری شده بالا؛ به این سادگی درباره یک تمدن باستانی نوشتن و پیوند دادن آن به نژاد هایی همچون سامی، آریایی، آلتایی یا حتی دراویدی و تبار های عرب، پارسی، لر یا حتی ترکان باستان آن هم با بررسی چند متن و سنجش جمله ها، چندان پذیرفتنی نیست. درباره نام «کَدُلاعمر»، جایی خواندم که گویا دگرگون شده  «کوترلاگمار» در زبان عیلامی است و احتمالاً در برخی سنگنبشته های به جا مانده از دوران باستان، از آن یاد شده است. درباره این که عیلام از نوادگان سام، فرزند نوح پیغمبر بوده نیز نمی‌توان چندان استناد کرد. برای نمونه مادی ها که شاخه ای از نژاد آریایی هستند (البته گفته می‌شود با بومیان بلندشت های زاگرس مانند ماننا ها، لولوبی ها، گوتی ها و... هم درآمیختگی نژادی پیدا کرده اند) نیز در روایت های موسوم به اسرائیلیات، از دوده کسی به نام «ماد» که از نوادگان «یافث»، دیگر فرزند نوح پیامبر دانسته شده که این نیز با واکاوی تاریخ، پذیرفتنی نیست. از سویی، زبان عیلامی میانه هم از روی سنگنبشته  «شوتروک ناهونته»، بازسازی شده که در اینترنت موجود است و با زبان های سامی، آریایی و آلتایی، سنخیتی در آن نمی‌توان دید. تمدن عیلام نیز پیش از شاهنشاهی پارسیان، از سوی آشوری ها به رهبری  «آشوربانیپال» درهم کوبیده شد و زیگورات چغازنبیل نیز احتمالاً به دست سپاه او ویران گشت. سیاست کوروش و پارسیان هم سیطره بر دیگر تمدن ها بوده و کشتار و ویرانگری سودی برای فرمانروایان هخامنشی نمی‌داشت. در دوره پادشاهان هخامنشی، زبان عیلامی و تمدن آنان شالوده‌ای برای شهریاری آنان بود (همانگونه که تمدن های ماد و میانرودان نیز). مسئله دیگر رنگ پوست عیلامی هاست که از روی سنگ‌نگاره ها نمی‌توان آن را دریافت و پوست سبزه، تنها به نژاد سامی اختصاص ندارد. با همه این چیز ها، نه با آمدن آریایی ها، عیلامیان از صفحه روزگار پاک شدند و نه می‌توان این تبار باستانی را از دل آمیزش نژادها در گذر تاریخ بیرون کشید. نه با تازی خواندن تبار عرب می‌توان نقش خلافت جهانگشای آن را در تاریخ زدود و نه با فارس خواندن پارسیان از امپراتوری کهن هخامنشی و ساسانی کاسته می‌شود. اگر در پی مقاصد امروزین خود هستید، آن را به پای تاریخ ننویسید. 

    شما کلا بیگانه پرستید کوروش که یک متجاوزه میپرستینش وهم وطن خودتونو که تمام تاریختونو مدیونشید، بیگانه مینامید همین کاراتون  باعث تجزیه ایران میشه تمام الاهها پرچم گاو باستان جام جهان نما همش از تمدن عیلامی و بین نهرین گرفته شده لااقل کمی تاریخو چک کنید بعد زر بزنید  کدور الگمر  این اسم عربیه الگمریعنی القمر ،،بس کنید  بعد میگن عربا تمدن ندارن بابا تمام هخامنشی کپی از بین نهرین هستش  عاشوری را چک کن سومری  بابلی فقط عکسارا ببینید فروهر مال قبل هخامنشیه  نگاه کنید لطفا  

    شما کلا بیگانه پرستید کوروش که یک متجاوزه میپرستینش وهم وطن خودتونو که تمام تاریختونو مدیونشید، بیگانه مینامید همین کاراتون  باعث تجزیه ایران میشه تمام الاهها پرچم گاو باستان جام جهان نما همش از تمدن عیلامی و بین نهرین گرفته شده لااقل کمی تاریخو چک کنید بعد زر بزنید  کدور الگمر  این اسم عربیه الگمریعنی القمر ،،بس کنید  بعد میگن عربا تمدن ندارن بابا تمام هخامنشی کپی از بین نهرین هستش  عاشوری را چک کن سومری  بابلی فقط عکسارا ببینید فروهر مال قبل هخامنشیه  نگاه کنید لطفا  

    اگرعیلامیان بختیاری بودن چرا باید شاپور اول ودوم باانها دشمنی عجیبی کند وانها را تبعید کند و مرتکب  نسل کشی شود هیچ پادشاه عاقلی مردم اروم و زحمت کشی ماننده بختیاریهارا نسل کشی نمیکند بلکه از انها استفاده میکند  

    وهمه میدانند که فارس زبانها از اعراب متنفرند  ودر سامی (عرب)بودن عیلامیان هیچ شکی نیست  

    رحمت به روح  اجدادفرج الله چعب تا ابد اعراب خوزستان مدیون اون  هستند که دروغ چندین قرن را افشا کرد

    لعنت به تمام کسانی که به حقوق دیگران احترام نمیگذارند

     

    هلتمتی فقط یکی از شهرهای دولت عیلام بود که در ارتفاعات واقع بود 

    خاطرات عاشور پانی بال درمورد فتح عیلام رابخوانید

    تا چند وقت  پیش کمی درمورد سامی بودن عیلامیان  کهن کمی شک بوده ولی الان همه  به این واقعیت ایمان دارند  دولت عیلام شهرهای زیادی داشته  وهمه انها سامی نبودن پس تمام نظریات  دوستان درست است  

    یه احمقی رفته روی کلاه نمدی علامت سه شاخ زده وعکس گرفته گفته نگاه ما عیلامی هستیم  اخه خریت درچه حد خخخ

    بادرود  دوستان. سیماشکی درحقیقت یک اسم عربی هستس  (سماش کی)  میدونید امروزه به کسی که کارش  مختص ماهی هستش سماچ کی میگن واعرب بجای( چ ) از ( ش)استفاده میکنن ماننده  چای ---شای

     

    کلمه ای دیگر اسم  سلسه اخر عیلانیان.  ال یمایی  به اینصورت نوشته میشه یعنی کسی که کارش ابیاری یا مربوط به ابه کلا. 

    نامهایی که باانتهای (ی)هستش ازگروه معرب هستن و پارسی، اریایی با (ان )خاتمه پیدا میکنن

    منظورم از نام نام خانوادگی یا صفتی باشید 

    عده ای از پژوهش گران شوش شناسی متقدن که نام شوش را بخاطر رویدن گیاه شیرین بیان(سوس)به عربی ان را سوس نامیدن  وگیاه  شیرین بیان یا(سوس)نزد مردم مقدص بوده توی کتیبها چندجای هم  گیاه شیرین بیان مشخص است

    همنجور که میدونید بابلها به ایلان  لام میگفتن  نام قبیله لام (بنی لام) تلفض معرفیش به کسی  میشه ال یلام که معربش  میشه عیلام

    2-توی نقشه قدیم نوشته  دور انتاش یعنی خانهی انتاش یامحله انتاش 

    مننوداننو (حدود ۲۳۰۰ پیش از میلاد)

    پادشاهی بشیمی (از ح۲۱۰۰ تا ح۱۹۰۰ پیش از میلاد)

    ایلسورابی (تاریخ نامشخص)

    ایبلوم (تاریخ نامشخص)

    وراد-ننار (هم دوره با شو-سین پادشاه اور)

    ایر-نانا (هم دوره با ایبی-سین پادشاه اور)

    شاه ناشناس (حدود ۱۹۳۰ پیش از میلاد)

    پادشاهی زبوم (قرن ۲۱ پیش از میلاد)

    ابومیسار (تاریخ نامشخص)

    ابوک-ایو-بانی (تاریخ نامشخص)

    شاه ناشناس (تا ۲۰۶۴ پیش از میلاد)

    شلهونی (از ۲۰۶۴ پیش از میلاد تا تاریخ نامعلوم)

    پادشاهی پارسوماش (از ح۷۱۰ تا ح۶۳۵ پیش از میلاد)

    شاه پدر مدت حکومت 

     اگه هزار مدرک بیاری اگه بگی پدرتون عربه بازم بهانه درمیارن...

    این دوره بعد ایلامی هستش حکومتهای کوچیک هستش هرچی بیشتر میگردم میفهمم حکومتهای عرب بازم بوده

    طبق نظر دانشمندان (نه اینکه یه کتاب بخوانید و علامه دهر بشینی و ابوک بشه پادشاه عرب )عیلامیان که خودشان  را هلمئتی  می نامیدند زبانی تک خانواده داشتند که غیر سامی بود و از لحاظ نژادی هم غیر سامی بودند .مجسمه مرد پارتی که در ایذه کشف شد و در اصل سرداری الیمایید بود را ببینید و بگید شبیه کدوم قومه.البته آثار تمدن ایلام در شمال خوزستان و یاسوج و لرستان و چهارمحال و...فراوان  است و البته در شوش. همین کسی که نظر میده اگر عرب هست در یک جمع خصوصی ازش بپرس میگه متعلق به کدام عشیره و قبیله است که اصلیت به کجا بر میگردد ولی اینکه تمدن کهن ایلام رو میخواند تصاحب کنن یه نقشه شیطانی البته عربها اکثرا منصفند و حق رو زیر پا نمیذارن واین کار اندکی منفعت طلبه البته کور خوندن و خوزستان تا ابد ایرانیست .

    عیلامی سومری هستش مشخصه ,, دیگه چه بهتر  سومری  یا سامری زیادد داریم  توی دوستان

    تقصیر شما نیست بزرگانتون توی کلتون فرو کردن عربها بی فرهنگن والان بعد دیدن این همه تمدن مغزتون نمیتونه باورکنه  بخصوص یه کینه ی شتری هم یدک میکشید کینه شما مربوط به حمله مسلمونای بیشرف نیست به اوایل ساسانی برمیگرده  هرکسی جای فارسها بود سکوت میکرد ولی واقعا پرو هستن اگه زبان عربیو ازدزبانتون دربیارید  خنددار میشه حرفهاتون  اگه کینه دارید چرا ازکلمات عربی استفاده میکنید  نمادها ...زبان,,الهها,,وهزار چیز دیگه هدیه ازدفرهنگ سامیاست میدونی زمان گورش به تبر میگفتن اتبر  اگه دنیارا به پاتون بریزیم بازم ازما متنفرید خودتونم نمیدونید چرا  اسلام کثافت فقط بهانست درسته ما بخاطر عقب افتادگی برادران افغان شما را تمسخر کنیم مسله تمدن عیلام نیست  مسله انسانیته  

     

     

      1مسله عیلام نیست  مسله  بودن یا نبودنه  یه عده بدون دلیلی که قانعت کنند میگن شما غیربومی هستی  وما هزار دلیل داریم که اینجا بودیم  خنده دار نیست طرف از هندو رود سند امده بومیه  ایرانه وما که به قول شما ازاون طرف رودخانه امدیم  غیر بومی باشیم

    2 اگر گیرم اعراب چشم به ایران میدوختن و میخواستن دران ساکن بشن شهر خوش ابو هوای را انتخاب میکردن نه جهنم خوزستان

    3انسان یک موجود عاطفی هستش غیر ممکنه کسی بخواهد تمام دلبستگیهایش را رها کند و به دیار غریب برود اونهم جهنم گرم

    شاید عده ای مهاجرت کرده اند که درتمام جاهای دنیا این یک امر عادیست

    تاریخ ایران را عده ای زخم خورده ازوحشی گری های اسلام نوشتن و طبعیست که باکینه قلم زده باشند میدونی چند شهر عرب نشین هستش اگر این هجم از تبعید ایرانی رخ میداد تاریخ نویسان  ایرانی که دنبال بهانه بودن حتی بردیوارهای اتاقشان حکاکی میکردن ان تبعیدو 

    چرا هیچ جا حرف از تبعید گروهی ویا مهاجرت گروهی نشده حتی درتاریخ میانرودان اینها فقط یک کلاغ چهل کلاغ کردن است وبرای نسلهای اینده ان زمان خوراک کینه  توزی

    چرا اریامهر در رژه تاریخ عیلامیها وماد رانیاورد فکر کردی او درمورد عیلام تحقیق نداشت اگر اشتباه نکنم نزدیک 12'ملیون دولار خرج تحقیقات ولباسها شده بود

    من عاشق رضا شاه هستم ولی ای کاش  نژاد پرستی نمیکرد وتخم نفاق نمیکاشت  

    نگاه پهلوی بهترین حکومت درتاریخ بشریت بود ازنظرم ولی به اعراب بی انصافی کردن مانند ساسانیان  وتاریخ دوباره تکرار شد و اه مظلوم  دامن گیر شد دوباده تاریخ ساسانیان پراز زور گویی به اعراب جنوب بود که اوجش خسرو پرویزدبود

    دست پراز عسلش را مردم عزیزش گاز گرفتند

    من متقدم هرکنشی واکنشی داره 

     

    ⚀پادشاهی عرب تبار میشان (میسان) در خوزستان . ??پادشاهی میشان یا میسان (Mesene) که همچنین به نام کاراسین(Characene) شناخته میشود؛ در سال (127 قبل از میلاد) توسط فرماندهی عرب تبار که در منابع یونانی از او به نام اسپاسینو (Spasinu) یا هیسپاوسین (Hyspaosines) و از فرماندهان پادشاه سلوکی آنتیوخوس چهارم نام برده میشود، تاسیس شد. . ??پایتخت آن شهر خاراکس (Charax) یا خاراکس اسپاسینو (Charax Spasinu) در حوالی شهر #خرمشهر امروزی بود. نام قدیم آن ، شهر اسکندریه بود که توسط اسکندر مقدونی در راس خلیج فارس در حوالی شهر خرمشهر تاسیس شد و پس از منصوب شدن (هیسپاوسین) به فرماندهی آن، به نام خاراکس هیسپاوسین (Charax of Hyspaosines) تغییر یافت. . ??مؤرخ رومی گایوس پلینیوس، معروف به پلینی بزرگ(۲۳–۷۹ میلادی) که خود شاهد و معاصر با پادشاهی میسان بوده؛ در حین بازدیدها و گزارشات خود میشانیان را قومی عرب خوانده‌است و آنان را تحت امر پادشاهی عرب معرفی می‌کند. . ??در مورد دین میسانیان اطلاعات زیادی وجود ندارد اما از نام برخی پادشاهان آنان که به صورت یونانی درآمده‌اند چون اتامبیلوس که در آن اشاره به #بعل از خدایان سامی دارد و چون #عبدنرگال که به معنی بندهٔ نرگال از خدایان سامی بین‌النهرین است بنظر می‌آید که میسانیان از لحاظ دینی تفاوت چندانی با دیگر سامیان بین‌النهرین نداشتند. . ??با ظهور دولت اشکانی، میسان یکی از ساتراپی های مهم دولت #اشکانیان گردید تا اینکه پس از ۳ قرن فرمانروایی فدرال، آخرین پادشاه میسانی توسط اولین پادشاه ساسانی یعنی اردشیر بابکان سرنگون شد و میسان تحت سلطه دولت ساسانیان درآمد. . . . ⚀پینوشت: هدف از نشر این پست تاریخی، علاوه بر بیان حقیقت، ذکر این نکته خطاب به برادران و هموطنان عرب ایرانی است که شما مانند تمام دیگر اقوام ایرانی همچون #فارس و #ترک و #لر و #بختیاری و #کرد و #بلوچ و #گیلک و #مازنی و ... در این وطن و خاک و بوم سهیم و دارای قدمت تاریخی و صاحب خانه اید و همواره بخش مهمی از مردم این وطن و سرزمین بوده اید و خواهید بود. ایران از دیرباز وطن شما بوده و نقش شما در دفاع از این 

    تاریخ رو نه با دلار نفتی میشه خرید و نه با تکفیر میشه ساخت پس کسانی که اصالت خوزستانی خود را با دلار ماهیانه عربستان و وهابی شدن از بین بردن نمیتوان تاریخ هزاران ساله عیلام که جدا از ایران نیست و علاوه بر خوزستان از فارس و چهارمحال محال و لرستان و یاسوج شامل میشد غصب کنند .کور خوندن خوزستان تا ابد جز ایران خواهد بود .همین کسی که نظر داده وجدانی بگه اصالت عشیره و قبیله اش کجایی واز کجاست .اگه بگه مثلا بنی کعب و خوزستان دروغگوست .همه کسانی که در ایران متولد شده‌اند ایرانی هستند ودر آن شکی نیست ولی یه عد های آش رو با جاش میخواند و برای همین ایلام را که صدها سال توسط دانشمندان ویژگیها مشخص شده و غیر سامیه عربی میخوانند البته اکثر عربها این گونه نیستند و عده ای  وطن فروش دنبال جدایی می گردن که کور خوندن خوزستان تا ابد ایرانیست

    دوست عزیز ماعاشق ایرانیم 

    ولی شما بااین بیگانه شمردن دیگران  انهارا به تجزیه طلبی تحریک میکنید نظر من  اینه تجزیه طلبان این اختلافاتو ایجاد میکنن وشما بااین کارا اب توی اسیابشون میریزید وبهانه دست بعضی ادمهای نادان میدهید  ازامریکا یادباید بگیریم که طرف یک هفته امده امریکا شهروند درجه یک محسوبش میکنن وما گیرم بعد 14 قرن  غریبه حساب میشیم  خودتونو چند لحظه جای طرف مقابلت بزار اون وقت شاید  کمی درکش کنی  مسله کینه به اعراب  ایران هستش  نه عیلام ونه چیز دیگه ازنظرم  مقصر اصلی فعلا روشن فکرای ماست که کاسه داغتراز اشن والا مردم باهم مشکلندارن ما با بختیاریا سالهاست همکاریم همچین حرفهای بینمون نیست یه عده بظاهر روشن فکر ول کن این داستان نیستن 

    کسی نگفته عرب ها بیگانه اند بلکه هر کسی که در این کشور به دنیا آمده ایرانی الاصل است و ارزش رای همه یکسان و اگه بحث فقر باشه لرها اگه فقیرترین اقوام ایران نباشند از فقیرترین هستند .ولی مطلب این سایت ها دروغ محضه و به دنبال جدایی طلبی هستن و هدف ما آینه که جلوی فریب حتی یک عرب رو بگیریم وگرنه تاریخ که با هزاران سند وجود داره و گفتن ما تفاوتی در آن ایجاد نمیکنه.

    پادشاهی زبوم (قرن ۲۱ پیش از میلاد)

    ابومیسار (تاریخ نامشخص)

    ابوک-ایو-بانی (تاریخ نامشخص)

    شاه ناشناس (تا ۲۰۶۴ پیش از میلاد)

    شلهونی (از ۲۰۶۴ پیش از میلاد تا تاریخ نامعلوم)

    پادشاه

    ویکی پدیا یک اشاره‌ای کرده به پادشاهی جنوبی که غیر از ایلام است ولی توضیحات بیشتر نداده .یه جا نوشته سواحل جنوبی خلیج فارسه .اگه توانستید منابع معرفی کنید .

    منم همینو بیشتر پیدا نکردم  شما سرچ کنپادشاهان زبوم  

    عیلامیان پس از مهاجرت از بابِل، در دره‌هایی مستقر شدند که در امتداد زاگرس تا محدوده سوزیانا (= شوش) کشیده شده و به وسیله یک سلسله ارتفاعات موازیِ هم، از دشت‌های آشور جدا می‌شد. کشور عیلام، شامل خوزستان، لرستان امروزی، استان ایلام کنونی، و کوه‌های بختیاری بوده است. حدود این کشور از غرب؛ رود دجله، از شرق؛ قسمتی از فارس، از شمال؛ راه بابل به همدان (کوه‌های بختیاری) و از جنوب؛ خلیج فارس تا بوشهر بوده است. کشور عیلام در دوره عظمت از غرب به بابِل و از شرق به اصفهان می‌رسید و از دو قسمت کوهستانی و دشت تشکیل می‌شده است. ناحیه کوهستانی که در شمال قرار داشت به سبب وضع جغرافیایی، دست نخورده و ابتدایی باقی ماند، اما قسمت دیگر یعنی دشت به علت مجاورت و تماس دائم با ملل متمدن زمان، مرکز یکی از مهم‌ترین تمدن‌های ایران کهن شد.

     

    بابلی‌ها (همسایگان غربی عیلامیان)، قسمت مرتفع سرزمینی را که در شرق کشورشان قرار داشت، الامتو یا الام یا ایلامتو به معنای کوهستان و شاید کشور ]محل[ طلوع خورشید به معنی مشرق می‌نامیدند. این سه نام از کلمه الامو [ELLAMU] گرفته شده که ریشه این کلمه آشوری است.

     

    برخی معتقدند که ایلام واژه‌ای است مرکب از دو کلمه ایل و ام به معنی سرزمین بلند. برخی نیز عیلام را برگرفته از نام عیلام پسر سام بن نوح (ع) می‌دانند.

     

    این منطقه در گذشته نام‌های متعددی به خود گرفته است. چنین به‌ نظر می‌رسد که جلگه آریوخ قدیمی‌ترین نام این منطقه بوده است و تا قبل از سده 3 میلادی، این منطقه به اریوحان شهرت داشته است. به مرور زمان نام آریوخ به سَبَد که جمع آن سبدان است، تغییر کرد و با پیشوند ماه (به معنای سرزمین) به‌ صورت «ماه‌ سبد» و «ماه‌ سبدان» درآمد به طوری که استان ایلام امروزی در زمان اردشیر بابکان ماه‌ سبدان نامیده می‌شد همچنان که ماه نهاوند و ماه بسطام به معنی سرزمین‌های نهاوند و بسطام آمده‌اند. اعراب دو واژه ماه و سبدان را با هم ترکیب کرده و حرف «د» را به «ذ» تبدیل کرده و این ناحیه را «ماسبذان» نامیدند. این نام به صورت‌های دیگر نیز در کتاب‌های جغرافی آمده است. از جمله به شکل ماسبتان، که گفته شده کلمه «ما» صورت دیگر لفظ «ماد» است.

     

    در تقسیمات جغرافیایی موسی خورنی، این ولایت به نام مای‌سپتا و جزو کوست (استان، ولایت) خوبران ذکر شده است. این ولایت دو حاکم‌نشین داشت؛ یکی شیروان و دیگری اریجان یا اریوجان.

     

    نام‌های دیگر این منطقه که در منابع تاریخی ذکر شده است عبارتند از:

     

    استرابون از آن با نام ماساباتیس؛ یکی از بخش‌های بزرگ دولت عیلام، بین شوش و نواحی اطراف کوه‌های زاگرس، یاد کرده‌ است.

     

    پلینی آن را مِزوباتِن نامیده که منطقه‌ای است زیر کوه‌های کامبالیدوس و رود الئوس در مسیر خود به طرف دشت‌های شوش، آن را سیراب می‌ساخته است.

     

    دتونیسیوس، ساکنان این منطقه را مزاباتی و بطلمیوس آنان را سامباتایی می‌نامند و دیودروس، در توصیف لشکرکشی اسکندر از آنان به نام سمبنه یاد می‌کند.

     ایران را از نو تأسیس کرد.بر اساس کتیبه بیستون، داریوش بر شورشهاى عیلام-بابل..فائق آمد و در 517 ق.م، به پارسی‌های ساکن سرزمین ایلام نسبت می‌دهند، شواهد تاریخی، عکس این نظر را نشان می‌دهد؛ بر این اساس، وجود نام ایرانی به تنهایی، به معنی پارسی بودن آنها نیست و برای فهم دقیق مسئله، می‌باید این امر را در چارچوب مناسبات سیاسی و فرهنگی میان ایلامی‌ها و پارسی‌ها در طول چندین سده حضورِ پارسی‌ها در مجاورت مرز‌های ایلام و نفوذ به سرزمین انشان/ پارس 'که روزگاری تحت سلطۀ ایلامی‌ها بود' تحلیل کرد. به دیگر سخن، صرف داشتن نام ایرانی، به معنای پارسی بودن نیست؛ زیرا حضورِ درازمدت پارسی‌ها در منطقه و در میان ایلامی‌ها و تأثیرات متقابل فرهنگی بین این دو قوم، باعث می­شود که نتوان بر اساس نام‌های افراد دربارۀ قومیت آنها قضاوت کرد، به­خصوص که داریوش به طور مشخص دربارۀ آسینه که نامی ایرانی است، از وی به­عنوان یک ایلامی نام می‌برد، نه یک پارسی (برای رابطه پارسی‌ها با ایلامی‌ها نگاه کنید به: ایمان­پور و علی‌زاده، 1391: 21-38؛ ایمان­پور و علی‌زاده، 1390: 51-77؛Potts, 2005; Waters, 2011b, 1999; Root, 2011; Henkelman, 2011, 2008; Zournatzi, 2011; ). به­علاوه، اسناد به دست آمده از شوشِ دورۀ ایلام نو، که می‌توان آنها را در سال‌های بین 539- 625 ق.م، قرار داد، حضور عناصر و نام‌های ایرانی را در منطقه نشان می‌دهد (Tavernier, 2011: 243). از سوی دیگر، در حالی که تعدادی از پژوهشگران، معتقدند نام کوروش یک نام ایلامی است، منابع کلاسیک و اکثر پژوهشگران، بر پارسی بودن کوروش بزرگ و اجدادش اتفاق­نظر دارند (رضایی باغ­بیدی، صص71-63؛Potts, 2005: 8-28). به خصوص که داریوش در ستون پنجم کتیبه نیز آسینه را به عنوان یک ایلامی معرفی می‌کند. به­طورکلی، با نگاهی به تاریخ و حتی ایران امروزی، می‌توان ادعا کرد که تنها بر اساس اسامی افراد، نمی‌توان در‌بارۀ ماهیت و خاستگاه ایشان قضاوت کرد؛ چنان­که در ایران امروز، افراد بسیاری دارای نام­هایی با ریشۀ ترکی، عربی و ایرانی هستند، ولی این به معنای عرب بودن یا ترک بودن این اشخاص نیست. لازم است در این باره نیز، این قبیل مسائل را در چارچوب روابط درازمدت سیاسی و فرهنگی میان ایلامی‌ها و پارسی‌ها بررسی کنیم   این مطالب درمورد شورش  عیلامیان بر داریوش هستش

    بادرود به دوستان منطقی

    ایا سابقه دارد که در کتاب تورات دروغی نوشته شده باشد 

    الان از وقایع تاریخی کتاب تورات به دنبال گنج بزرگ حضرت سلیمان میگردند 

    مگر یهودیها چه سودی برایشان وجود دارد که کتاب مقدسشان را که به ان مینازند را به دروغ الوده کنند انهم کتاب عطیق نه جدید 

    برعکس انها با اعراب میانه خوبی ندارند 

    باورکنید اگر کتاب مقدس میگفت که عیلامیان لرها هستن میگفتن که بهترین کتاب است 

    بهرحال برای قوم یهود هیچ سودی ندارد که به دروغ تایید کنند عیلامیان سامی هستند وکتاب مقدس مورد تایید تمام جهان است 

    اگر ایرانیان 1400ساله مورد تجاوز هستش ما کشور عیلام 2580ساله مورد تجاوز قرار گرفتیم ودم نزدیم 

    سکوت کافیست

    مگر (هانی) نامی عربی نیست??? پس چگونه شاه هانی عرب  نباید دانست انهم نامی عربی قبل ورود اسلام که بهانه شده برای نژاد پرستان 

     

    کتاب تلمود  رو خرافات و دروغهایی عجیب پر کرده از جمله اینکه غیر یهود انسان نیستند و بسیاری دیگر که حتی اسماعیل ذبیح را به اسحاق جعل می کند . برو مطالعه کن.دوما  ایلام توسط همسایگان به معنی سرزمین مرتفع به این سرزمین اطلاق شده وگرنه نام آن هلمئتی به معنی سرزمین مقدس بوده.پس اگر اطلاعاتی داشتند یهودیان دقیق می نوشتند.شما نتایج تحقیقات دانشمندان رو بخون و پاسخ کافی و قویتر از آنها برای اثبات عرب به بودن ایلام بیار چون هنوز چنین چیزی ارائه نشده برعکس اکثر آثار ایلام در سرزمین لر هاست.تمام دودمان را بخون و بعد بگو همه اسم ها عربی است یا غیر عربی .

    چرا کسی نامی از شاه هانی نمیبرد اوکه چندین سنگ نوشته و نقش ازش هست چرا فقط نام داریوش و کورش رامیبرند چون هانی نامی سامی است اصلا از او نام نمیبرند

    درزمان باستان نامهای سرزمینها را برنام اشخاص بزرگ  میگذاشتند ماننده، کنعان، اشور، شام، یاسام، یونان، عیلام، ووووو

    ال تمیتی، یکی ازشهرهای عیلام بود که در ادواری سلسه ی حاکم برعیلام بودنند، وهمان تور اوژی یا هوژیها،، 

    درزمان باستان پادشاه باید از نسل انبیا باشد یعنی خون  انبیا داشته باشد  به همین دلیل بود که به انها رابطان بین خدا ومردم میگفتن دلیل دیگر این حرفم سلسله اپرتیها هست انها هیچ وقت ادعای پادشاهی نکردنند وبه سلسله ناییب السلطنها معروف بودنند

    ولی درهزارهای بعدی اقوامی این قانونو با حکم زور زیر پا گذاشتن که به انها اعتراض شدید شد مانند داریوش دروغین

     

    عیلام در زمان اسکندر و جانشینانش (الیXئیس)

     عیلام در دوره اسکندر مقدونی و سلوکیان (الیsئیس) - اوج قدرت هخامنشیان

    دست اسکندر به ق. م۳۲۱حدود سال در - آغاز شده بود ق. م۵۲۲که از سال

     مقدونی و لشکریانش درهم شکسته شد. بهسبب انبوه اطلاعات گرد آمده در پی

     شرح مفصلی از ،لشکرکشی اسکندر عیلام در زمان حکومت آخرین فرمانروا ی

    هخامنشی، داریوش سوم، در دست داریم که از هیچ یک از پادشاهان پیش از او .

    "ابو لیث"به نام ،این دوران در

    ١

    های (ابو لیس بنابر نوشته یونانیان) برمی ،خوریم

    که به واحد شوشی یعنوان فرمانده ها و اوکسیها بوده است. ابو لیث پسرش را

    برای دیدار اسکندر میفرستد و نامهای از فیلوخنوس فرمانده اسکندر بههمراه

     ،داشته که نامه را به اسکندر مقدونی میدهد. ابولیث بهمناسبت ورود اسکندر به

    عیلام می ][فرماندارِ ساتراپ ق. م۳۳۱دسامبر یشوش در نیمه شود. بنابر گزارش

    نقره از شوش به تالان ۵۰۰۰مقدار ،هامقدونی که برای ابولیث و ،آورنددست می

    دیگر عیلامیان در واقع خراجی برای آزادی و استقلال دوباره بوده است که با دادن ،

    این ثروت در ام دوره سلوکی ی ها به استقلال دست یافتند و توانستند در این

    سکه ،دوره های عیلامی ضرب کنند و استقلال درونی خویش را پس از هخامنشیان

    دست آورند.به

    ٢

    اسکندر با دریافت نیروی کمکی زم تخت اع ،نفری از شوش ۳۰۰۰

    حالیدر ؛شودجمشید می که مقام ساتراپ ابولیث در شوش را حفظ کرد. اسکندر از

     ،میرراه مال الأ راهی تخت جمشید میشود.

    ٣

    اسکندر هخامنشیان را در تخت

    جمشید و دیگر مناطق شکست می ،راه یهمیاندهد. در اسکندر با قوم کوه نشین

     ،خوردمیبر که برخی به اشتباه آنها را اوزی یا اوسکی می یکه در واقع واژه ،دانند

    اوزی مختص مردم دشت است و کلمه در زبان باستان حوزیااوزی معادل ی ،است

    که خوزستان امروز را در گیردمیبر

    ٤

    و قابل توجه آنکه در زبان آرامی منطقه ی

    دشت خوزستان را ،گفتندمی "یابیت هوز"یا "بیت حوز" ّ که اهواز در وقع معرب

    استبیت هوزیا . اسکندر با شکست هخامنشیان در شیراز مدت درنگها در ایران

     ،دکنمی تا اینکه جان خود را از دست میدهد و سرزمین فتح شده او بین ی

    1 Abu-Lites

    ٢

     ی.ت لیپاتس، دن لامیا یباستان شناس .۵۳۶ ،۵۳۵: ص .۱۳۸۸. تهرا ن .نشر سمت .زهرا ،یباست :ترجمه .

    ٣

    .۵۳۹ :ص .هsن

    ٤

    .

  • جواد مفرد کهلان
  • کدرلاعمر تورات مطابق کودورکو-کومل یا کدرلاگامار از پادشاهان عیلامی است. 

    میای یه سری چیزا رو میخونی پشمات می‌ریزه تاریخ عیلام و یا به اسم عرب میخونن یا اریایی این چه کصشعریه یه سری احمقم به لور توهین میکنن اولا که ازدواج با محارم از اصول اریایی ها بوده نه عیلامیان ،تمدن عیلام به لور ها برمیگرده نه اعراب یا هر کسی که به دنبال ساختن تاریخ جعلی به اسم خودشه اوناییم که به لور توهین میکنن مشخصه از کجا فشار میخورن یه عده خوره ی تاریخ نژاد پرست بی بته

    چقد نژاد پرست هستید خوبه گفتن حقیقت تلخه 

     

    عیلام در زمان اسکندر و جانشینانش (الیXئیس)

     یعیلام در دوره اسکندر مقدونی و سلوکیان (الیsئیس) - اوج قدرت هخامنشیان

    دست اسکندر به ق. م۳۲۱حدود سال در - آغاز شده بود ق. م۵۲۲که از سال

     مقدونی و لشکریانش درهم شکسته شد. بهسبب انبوه اطلاعات گرد آمده در پی

     شرح مفصلی از ،لشکرکشی اسکندر عیلام در زمان حکومت آخرین فرمانروا ی

    هخامنشی، داریوش سوم، در دست داریم که از هیچ یک از پادشاهان پیش از او

    چنین جزئیاØ موجود نیست.

    "ابو لیث"به نام ،این دوران در

    ١

    های (ابو لیس بنابر نوشته یونانیان) برمی ،خوریم

    که به واحد شوشی یعنوان فرمانده ها و اوکسیها بوده است. ابو لیث پسرش را

    برای دیدار اسکندر میفرستد و نامهای از فیلوخنوس فرمانده اسکندر بههمراه

     ،داشته که نامه را به اسکندر مقدونی میدهد. ابولیث بهمناسبت ورود اسکندر به

    عیلام می ][فرماندارِ ساتراپ ق. م۳۳۱دسامبر یشوش در نیمه شود. بنابر گزارش

    نقره از شوش به تالان ۵۰۰۰مقدار ،هامقدونی که برای ابولیث و ،آورنددست می

    دیگر عیلامیان در واقع خراجی برای آزادی و استقلال دوباره بوده است که با دادن ،

    این ثروت در ام دوره سلوکی ی ها به استقلال دست یافتند و توانستند در این

    سکه ،دوره های عیلامی ضرب کنند و استقلال درونی خویش را پس از هخامنشیان

    دست آورند.به

    ٢

    اسکندر با دریافت نیروی کمکی زم تخت اع ،نفری از شوش ۳۰۰۰

    حالیدر ؛شودجمشید می که مقام ساتراپ ابولیث در شوش را حفظ کرد. اسکندر از

     ،میرراه مال الأ راهی تخت جمشید میشود.

    ٣

    اسکندر هخامنشیان را در تخت

    جمشید و دیگر مناطق شکست می ،راه یهمیاندهد. در اسکندر با قوم کوه نشین

     ،خوردمیبر که برخی به اشتباه آنها را اوزی یا اوسکی می یکه در واقع واژه ،دانند

    اوزی مختص مردم دشت است و کلمه در زبان باستان حوزیااوزی معادل ی ،است

    که خوزستان امروز را در گیردمیبر

    ٤

    و قابل توجه آنکه در زبان آرامی منطقه ی

    دشت خوزستان را ،گفتندمی "یابیت هوز"یا "بیت حوز" ّ که اهواز در وقع معرب

    استبیت هوزیا . اسکندر با شکست هخامنشیان در شیراز مدت درنگها در ایران

     ،دکنمی تا اینکه جان خود را از دست میدهد و سرزمین فتح شده او بین ی

    1 Abu-Lites

    ٢

     ی.ت لیپاتس، دن لامیا یباستان شناس .۵۳۶ ،۵۳۵: ص .۱۳۸۸. تهرا ن .نشر سمت .زهرا ،یباست :ترجمه .

    ٣

    .۵۳۹ :ص .هsن

    ٤

    .

     

    عیلام در زمان اسکندر و جانشینانش (الیXئیس)

     یعیلام در دوره اسکندر مقدونی و سلوکیان (الیsئیس) - اوج قدرت هخامنشیان

    دست اسکندر به ق. م۳۲۱حدود سال در - آغاز شده بود ق. م۵۲۲که از سال

     مقدونی و لشکریانش درهم شکسته شد. بهسبب انبوه اطلاعات گرد آمده در پی

     شرح مفصلی از ،لشکرکشی اسکندر عیلام در زمان حکومت آخرین فرمانروا ی

    هخامنشی، داریوش سوم، در دست داریم که از هیچ یک از پادشاهان پیش از او

    چنین جزئیاØ موجود نیست.

    "ابو لیث"به نام ،این دوران در

    ١

    های (ابو لیس بنابر نوشته یونانیان) برمی ،خوریم

    که به واحد شوشی یعنوان فرمانده ها و اوکسیها بوده است. ابو لیث پسرش را

    برای دیدار اسکندر میفرستد و نامهای از فیلوخنوس فرمانده اسکندر بههمراه

     ،داشته که نامه را به اسکندر مقدونی میدهد. ابولیث بهمناسبت ورود اسکندر به

    عیلام می ][فرماندارِ ساتراپ ق. م۳۳۱دسامبر یشوش در نیمه شود. بنابر گزارش

    نقره از شوش به تالان ۵۰۰۰مقدار ،هامقدونی که برای ابولیث و ،آورنددست می

    دیگر عیلامیان در واقع خراجی برای آزادی و استقلال دوباره بوده است که با دادن ،

    این ثروت در ام دوره سلوکی ی ها به استقلال دست یافتند و توانستند در این

    سکه ،دوره های عیلامی ضرب کنند و استقلال درونی خویش را پس از هخامنشیان

    دست آورند.به

    ٢

    اسکندر با دریافت نیروی کمکی زم تخت اع ،نفری از شوش ۳۰۰۰

    حالیدر ؛شودجمشید می که مقام ساتراپ ابولیث در شوش را حفظ کرد. اسکندر از

     ،میرراه مال الأ راهی تخت جمشید میشود.

    ٣

    اسکندر هخامنشیان را در تخت

    جمشید و دیگر مناطق شکست می ،راه یهمیاندهد. در اسکندر با قوم کوه نشین

     ،خوردمیبر که برخی به اشتباه آنها را اوزی یا اوسکی می یکه در واقع واژه ،دانند

    اوزی مختص مردم دشت است و کلمه در زبان باستان حوزیااوزی معادل ی ،است

    که خوزستان امروز را در گیردمیبر

    ٤

    و قابل توجه آنکه در زبان آرامی منطقه ی

    دشت خوزستان را ،گفتندمی "یابیت هوز"یا "بیت حوز" ّ که اهواز در وقع معرب

    استبیت هوزیا . اسکندر با شکست هخامنشیان در شیراز مدت درنگها در ایران

     ،دکنمی تا اینکه جان خود را از دست میدهد و سرزمین فتح شده او بین ی

    1 Abu-Lites

    ٢

     ی.ت لیپاتس، دن لامیا یباستان شناس .۵۳۶ ،۵۳۵: ص .۱۳۸۸. تهرا ن .نشر سمت .زهرا ،یباست :ترجمه .

    ٣

    .۵۳۹ :ص .هsن

    ٤

    .

    ۳ خرداد ۰۰ ، ۰۲:۴۳ấṜṱĨ

    ⚀پادشاهی عرب تبار میشان (میسان) در خوزستان . ??پادشاهی میشان یا میسان (Mesene) که همچنین به نام کاراسین(Characene) شناخته میشود؛ در سال (127 قبل از میلاد) توسط فرماندهی عرب تبار که در منابع یونانی از او به نام اسپاسینو (Spasinu) یا هیسپاوسین (Hyspaosines) و از فرماندهان پادشاه سلوکی آنتیوخوس چهارم نام برده میشود، تاسیس شد. . ??پایتخت آن شهر خاراکس (Charax) یا خاراکس اسپاسینو (Charax Spasinu) در حوالی شهر #خرمشهر امروزی بود. نام قدیم آن ، شهر اسکندریه بود که توسط اسکندر مقدونی در راس خلیج فارس در حوالی شهر خرمشهر تاسیس شد و پس از منصوب شدن (هیسپاوسین) به فرماندهی آن، به نام خاراکس هیسپاوسین (Charax of Hyspaosines) تغییر یافت. . ??مؤرخ رومی گایوس پلینیوس، معروف به پلینی بزرگ(۲۳–۷۹ میلادی) که خود شاهد و معاصر با پادشاهی میسان بوده؛ در حین بازدیدها و گزارشات خود میشانیان را قومی عرب خوانده‌است و آنان را تحت امر پادشاهی عرب معرفی می‌کند. . ??در مورد دین میسانیان اطلاعات زیادی وجود ندارد اما از نام برخی پادشاهان آنان که به صورت یونانی درآمده‌اند چون اتامبیلوس که در آن اشاره به #بعل از خدایان سامی دارد و چون #عبدنرگال که به معنی بندهٔ نرگال از خدایان سامی بین‌النهرین است بنظر می‌آید که میسانیان از لحاظ دینی تفاوت چندانی با دیگر سامیان بین‌النهرین نداشتند. . ??با ظهور دولت اشکانی، میسان یکی از ساتراپی های مهم دولت #اشکانیان گردید تا اینکه پس از ۳ قرن فرمانروایی فدرال، آخرین پادشاه میسانی توسط اولین پادشاه ساسانی یعنی اردشیر بابکان سرنگون شد و میسان تحت سلطه دولت ساسانیان درآمد. . . . ⚀پینوشت: هدف از نشر این پست تاریخی، علاوه بر بیان حقیقت، ذکر این نکته خطاب به برادران و هموطنان عرب ایرانی است که شما مانند تمام دیگر اقوام ایرانی همچون #فارس و #ترک و #لر و #بختیاری و #کرد و #بلوچ و #گیلک و #مازنی و ... در این وطن و خاک و بوم سهیم و دارای قدمت تاریخی و صاحب خانه اید و همواره بخش مهمی از مردم این وطن و سرزمین بوده اید و خواهید بود. ایران از دیرباز وطن شما بوده و نقش شما در دفاع از این 

     

    اقای امیر دوتا دلیل بیارکه عیلامیان سامی نبودن من بیستا دلیل منطقی میارم واسه اثبات سامی بودنشون  عیلامیان به مادر میگفتند (ام) به گندم میگفتند حنطه  اعداد یک تا دهشان را چک کن,, صدتا منبع یونانی تایید کرده که انها سامی بودن  مطلب بالایی مدرک از شهرمیسان

     

    اقای امیر داحمق جان لرها مگه کشاورز هستن  کاراصلیشون دام دارن و همیشه درحال سفر عیلامیان یجا نشین بودن اما بختیاریها جزیی از کشور عیلام بودن ولی حاکمیت سامی بود

     

     

    میدونی معنی  کول فرح(چول فرح) چیه?? یعنی دشت شادی یامکان جشن وشادی زمان عیلامیان روزهای مخصوص میرفتند جشن میگرفتند  کلی الات موسقی هم داشتن کوتیر ناهونته صدای خوبی داشت

    دست زدن گروهی مخصوص سامیان است سنگ  نگاره مجود هست از جشن گروهی ودست زدن هماهنگ باهم

    چرابراتون عجیبه تمدنی سامی باشه مگه تمدن سامی کم بوده بابیشترین تاریخ اعراب در یمن هزاران سال پیش زمان سلیمان نبی ملکشان زن بوده ملکه سبا دلیل نمیشه چون عربستان جاهل بودن همه سامیان را جاهل بدونید اگه اینجوریه ماهم میتونیم به دلیل بربر بودن افغانها شما را مرتب تمسخر کنیم با دلیل ومنطق حرف بزن 

     

    نام عیالم نخستین بار در سِفر آفرینش آمده است. در این کتاب عیالم یکی از نوادگان

    حضرت نوح معرفی شده است: »پسران نوح که همراه پدرشان از کشتی بیرون آمدند سام،

    حام و یافِث بودند« )سفر آفرینش، 3 :58 .)پس از آن فرزندان سام چنین برشمرده میشوند:

    »عیلام، آشور، اَرفَکشاد، لود و آرام«.

    5

    آنگاه فرزندان آرام و اَرفَکشاد نام برده میشوند، ولی

    از فرزندانِ عیلام، آشور و لود سخنی به میان نمیآید )در کتاب یوبیل جزییات بیشتری از

    2 تقسیم زمین میان نوادگان نوح آمده است(؛

    هرچند در کتاب یاشَر،

    9

    از کتابهای آپوکریفا،

    دربارۀ فرزندان نوح آمده است: »و اینان پسران ساماند: عیلام، آشور، ارفکشاد، لود و آرام،

    9 پنج پسر؛ و پسران عیلام شوشان، ماچول

    1 و هارمُن

    3 بودند«.

    بدین ترتیب، به نظر میرسد که عیلام و عیلامیان در کتاب مقدس سامی به شمار

    آمدهاند. به نظر پوبل، شام یا سام پسر نوح در کتاب مقدس نمایندۀ مردم و سرزمین سومر

    2 است.

    به عقیدۀ وی، نام سام به وضوح صورت سومری واژه، یعنی Šumi ،را نشان

    میدهد که بدون r پایانی Šumer به کار رفته است، با این توضیح که r پایانی هرگاه در

    8 انتها واژه یا هجا قرار گیرد، حذف میشود. از سوی دیگر، به باور کامرون

    منظور از سامی

    سرانجام در همین کتاب داستان کدور- لعومر بیان میگردد. در سال 5339 پس از

    5 آفرینش

    ، »کدور- لعومر، شاه عیلام، و آمرافِل، شاه شینعار، و آریوخ، شاه سِالسار، و تِرگال،

    2 پادشاه ملل، آمدند و پادشاه عموره را کشتند و پادشاه سودوم گریخت«.

    در کتاب نخست اسدراس

    9

    ، در فهرست خانوادههایی که به اورشلیم بازگشتند، در سه

    مورد به فرزندانِ عیالم اشاره شده است. در باب پنجم آمده است: »فرزندان عیالم، یک هزار

    9 و دویست و پنجاه و چهار نفر«.

    در باب هشتم همین کتاب که مربوط به شاهنشاهی

     است، از افرادی نام برده میشود که همراه عزرا به اورشلیم رفتند: »از

    3 پسر گوتولیاس 1 فرزندان عیلام، یوشیا

    2 ، به همراه هفتاد نفر«.

    در باب نهم، آیۀ سیوسوم

    عین همین عبارت تکرار شده است.

    از نظر تاریخی، الیماییها بازماندگان عیالمیانی بودند که پیشتر در جنوب و جنوب

    8 غربی ایران سکونت داشتند. به نظر هانزمن

    شاید منظور از »الیمایی« عیلام کوچک باشد که

    بدین وسیله از سرزمین اصلی عیلام بزرگ بود

    اینکه میگن عیلام یعنی سرزمین خدایان اشتباه هستش چون درقدیم تمام کشورها یاشرها به اسم اشخاص یااقوام نامیده میشد ماننده سام(شام)..بابل...کنعان..اشور..پرس..یونان.سومر..مصر...ووووو

    به انگلیسی نوشتن( الاماتو) ال لامات مثل الشامات یاالسامات که همون شام یاسام ولی منظورشامات یعنی شهرهای شام منظور جمع شام ها درمورد عیلام هم همیجور چون اون زمان دوتا عیلام بود عیلام دشتی وعیلام مرتفع  که هردویکی بود دراصل 

    من تابحال کشوری ندیدم که به غیراز اسم اشخاص ویا اقوام باشد

     

    چندتا سوال رو بی تعصب جواب بده

    چقدر از جمعیت عربهای خوزستات در صدر اسلام و همچنین سید محمد مشعشع وارد خوزستان شدن.

    دوما تمام عربها شجرنامه دارن تا زمان پیامبر و به عربهای عدنانی و قحطانی میرسن چه طور این تبار نامه رو با عیلام یکی میکنی 

    سوما عیلامیها زبان و فرهنگ و خط مخصوص خود رو دارند اگه همریشه با عربستانی بودن چه طوری زبان و خط جدا پیدا کردن در حالی که زبان و خط یک ساله مثل برجهای جنوب خلیج فارس سبز نمیشه

    چهارما کجای تاریخ نوشته که عیلامی ها قال عام کامل شدن در حالی که با ورود اقوام مهاجر ادقام شدن و خط اصلی هخامنشیها عیلامی بود

    پنجم در ادامه تاریخ عیلام به صورت الیمایید ادامه یافت پس بازمانگان آنها هنوز هم هستن 

    ششم چقدر از آثار عیلام در سرزمین لرها و بجز شوش که مشترک بین لر و عربه چقدر داخل سرزمین عزبهاست

     

    دوستان عزیز این همه جر و بحث نکنید من مهدی ایلبیگی زراسوند از ایل بختیاری به عنوان یک لر میگم اصالت ما خیلی قبل تر از ورود آریایی به ایران هست سند من چغازنبیل هست ضمنا کسی نگفته عیلامیان از نژاد اعراب هستند در واقع آریایی ها و ترک ها از نژاد جام هستند و اعراب(آرام) و عبرانیان و آشوریان و عیلامیان از نسل پنج پسر سام هستند ما لر ها آریایی نیستیم ما سامی نژاد هستیم یعنی پیوند خونی بیشتری با اعراب تا ترک و بلوچ داریم با احترام بنده یک مسلمان از نژاد سامی هستم

    عیلامی قومی سام نژاد و اجداد کنونی اعراب های خوزستان هستن اینو تاریخ شناس بزرگی مثل والتر هینتس تایید کرده قوم اریایی هیچ ربطی به عیلام نداره غیراز اینکه رنگ پوست و فرهنگ شمایل انها فرق داشت و قوم اریایی در فلات زندگی میکرد و ولی سامی در جلگه و اینم ثابت میکنه که عربا مردمان بومی خوزستان هستن 

  • علی هستم سلام
  • آقایون محترم بخدا زشته  من عرب هستم  امروز انسانیت حکم میکند.  خواه ایلام. خواه عیلام. خواه مال عرب. خواه مال لر  و خواه مال فارس. ما امروز همگی ایرانی و برادر هستیم  والسلام 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی