پستوی حقیقت

ضد دروغ

ضد دروغ

درباره ی دروغ های که برای برخی شاهان و باستان ایران ساخته شده است تا ایران ایران نباشد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ به متن این عکس




مختصری در باب دیه .

بی خدایان میگویند که اسلام زن را انسان نمیداند .و دلیل انان نصف بودن دیه است . که گاهی برای سفصطه.حکم دیه بیضیه مرد را میگذارند و دیه زن را و میگویند بیضه یک مرد معادل دیه دو زن است.

اولا باید بگویم که ارزش جان یک انسان چیزی نیست که بتوان برای  قیمت گذاری کرد . ولی از ان رو که از بین رفتن یک انسان میتواند خسارتی به اهل ان فرد وارد کند . دیه را برقرار کردند تا باب رضایی بین طرفین باشد و مشکل حل شود.

انسانیت چیز و شیء مادی نیست . انسانیت معنویت است . که یک موجود از تیره بنی ادم . اگر دارای اخلاق نیک و رفتار پسندیده باشد و از نظر علم و معنوی در حد خوبی باشد انگاه میتوان گفت که او یک انسان است.

ارزش هر انسانی به جسم  ان و دیه ان نیست . اصولا انسان و انسانیت صفتی است که بر بنی ادم اطلاق میشود . و هر بنی ادمی نمیتواند یک انسان واقعی با تمام صفات انسانی باشد. انسانیت  به کسب مدارج و صفات انسانی است و نه به دو پا بودنش .

که در جهان معنویت . زن و مرد دارای مساوات هستند . و انسانیت یک فرد از نظر مدارج علمی و تقوا . و فضالت . و غیره تاثیری در دیه ندارد . مثلا . دیه یک فرد مسلمان معمولی با پیامبر مساوی است.و یا دیه یک فرد بسواد با یک پروفسور یکی است. و فرقی در این مسئله نیست . یعنی مدارج انسانی و علمی تاثیری در دیه ندارد . و انسان بودن یک بشر به دارا بودن از این فضیلت هاست و نه به دوپا بودنش. دیه امری مادی است و مرتبط به عالم مادی و نه به عالم معنوی که تکیه اسلام بر ان است.دیه یک جز از بدن  بسته به نقش ان جزء در دنیای مادی دارد مثلا دیه ضربه به جمجمه با دیه ضربه به دست فرق میکند. چون جمجمه نقش مهمتر و حساستری در دنیای مادی یک انسان دارد و این امر دال بر این نیست که دست بی اهمیت . نه جایگاه ان نسبت به جمجمه در دنیای مادی فرق میکند.مرد و زن هم همینگونه هستند . هیچکس منکر مهربانی و عطوفت زن نمیشود و خدای ناکرده کسی نمیگوید که زن مشکلی دارد ولی نقش زن در دنیای مادی با مرد فرق میکند. مرد نقش مهمتری دارد.مرد موظف به امرار معاش خانواده است. و حامی جان و مال خانواده در برابر تجاوز ها است. مرد برای خاندان و ممکلت خویش و عشیره ی خویش و خانواده ی خویش یک سرباز جنگی است. که در این را یعنی در راه حمایت از خانواده و عشیره و مملکت .ممکن است کشته شود. که اگر خانواده ایی مرد نداشته باشد . چه بسا ممکن است ان خانواده معیشتشان دوچار سختی خاصی شود. و مورد تجاوز و تاراج قرار بگیرند.هرچند کسی منکر جایگاه زن در خانواده نمیشود ولی مرد در جهان مادی نقش پر رنگتری دارد.

مسئله دیه بیضه. بی خدایان میگویند که دیه بیضه مرد معادل دو زن است و با این گفتار سعی دارند به خوانند القا کنند که اسلام به زن توهین کرده است.درحالی که دیه بیضه معادل یک مرد کامل است و نه دو زن . دیه یک مرد معادل دو زن . این از نظر فلسفه و سفصطه تفاوت زیادی با هم دارد.اگر بیضه یک مرد قطع شود و یا در ان خللی ایجاد شود . در واقع در کل وجود یک مرد خلل ایجاد میشود.1-نطفه تولید نمیشود . او عقیم میشود و هیچگاه نمیتواند پدر شود و این درد بزرگی است.2-دیگر در بدن ان مرد هورمون مردانه تولید نمیشود . موهای بدن او میریزند. صدایش نازک میشود.توان بدنی سابق را از دست میدهد.دوچار حالت های زنانه میشود.به لواط کشیده میشود. برای خانواده خویش ننگی بزرگ میشود. دیگر تمایلش به زن را از دست میدهد و دیگر نمیتواند یک پدر و یا یک شوهر باشد. چون خصوصیات یک پدر و شوهر را از دست میدهد. در واقع نه مرد است که بتواند با همسرش امیزش کند و نه زن است که بتواند شوهر کند..در واقع دوچار افسردگی و بحران روحی و روانی و جنسیتی شدید میشود.که بسیار سخت است.و از این رو دیه بیضه معادل دیه یک مرد کامل است . و به دلایل ذکر شده هم ممکن از امرار معاش باز بماند.

کلام اخر. انسانیت یک امر معنوی است و نه مادی. که در معنویت همگی با هم یکسان هستند.و دیه بسته به دینای مادی میباشد.

که در این امر نقش مادی جزء ضربه دیده مهم است و نه اینکه شخص پیامبر باشد و یا پروفسور.

....................................................................................................................

در خصوص نوشتار شماره 2. که مینویسد.

من به دینی که دستور میدهد سر مخالفانش را ببرد توهین میکنم.

دستورات جنگی در اسلام برای کافران حربی است. و نه برای همه ی مخالفان . قران در ایه 8 سوره ممتحنه.دستور میدهد که .

لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ

خدا شما را از کسانی ( از کفار ) که با شما درباره دین نجنگیده و شما را از خانه هایتان بیرون نکرده اند منع نمی کند که به آنها نیکی کنید و با قسط و عدل رفتار نمایید ، زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد.

در این ایه خداوند میفرماید که با مشرکان و کفار و اهل کتابی که با شما در دین نمیجنگند و شما را از خانه هایتان بیرون نکردند به نیکی و خوبی و عدالت رفتار کنید. از این ایه مشخص است که عقاید شخصی اشخاص برای از نظر اسلام مشکلی ندارند که حتما باید عوض شوند. پس میبینیم که اسلام سر جنگ با کسی ندارد. اسلام همیشه در مقام دفاع بوده است و در دفاع از خویش بسیار مصمم بوده تا به دشمنان بفهماند که ترسی از انان ندارد و ضعیف نیست. و در ایه 190 سوره بقره سفارش دیگری میکند.

وَ قاتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ

در این ایه خداوند میفرماید که در راه خدا فقط با کسانی بجنگید که با شما میجنگند . و به دیگران تعدی نکنید که خداوند تعدی کنندگان را دوست ندارد.یعنی مردانی که با اسلام نمیجنگند را ازار ندهید.به پیران و ضعیفان و بیمارن و زنان و کودکان تعدی نکنید... میبینیم که اسلام فقط در مقام دفاع میجنگد و نه تجاوز.به ایاتی دیگر توجه کنیم.

ایاتی در خصوص اینکه اسلام در مقام دفاع بوده و تجاوز از سوی دشمنان بود.

أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤُمِنِینَ

چرا با گروهى که سوگندهاى خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده [خدا] را بیرون کنند و آنان بودند که نخستینبار [جنگ را] با شما آغاز کردند نمىجنگید آیا از آنان مىترسید با اینکه اگر مؤمنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید(ایه 13 سوره توبه)

در این ایه اشاره شده است که پیمان شکن شدند . نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ=پیمان شکنی.2- بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ پیامبر را خواستند از شهر بیرون کنند.3- وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ و اول انها بودند که به شما حمله کردند.

میبنیم که مشکل از سوی دشمنان اسلام بود و نه مسلمانان که مسلمانان فقط در مقام دفاع برخاستند.

ایه ایی دیگر.

أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیر

به آنان که جنگ بر آنها تحمیل می شود رخصت جهاد و نبرد داده شد ، زیرا به آنها ستم شده ، و البته خداوند بر یاری آنها کاملا تواناست(ایه 39 سوره توبه)

بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا بر انها ستم شده است.

الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ (ایه 40 سوره توبه)

 همانها که از خانه و شهر خود ، به ناحق رانده شدند ، جز اینکه می گفتند: «پروردگار ما ، خدای یکتاست!

در ان زمان در ابتدای بعثت تعداد مسلمان ها زیاد نبود و اصلا نمیتوانستند ازاری به بت پرستان مکه برسانند.ولی بت پرستان بارها به جان مسلمانان تعدی کردند و خواستند پیامبر را بکشند و در اخر مسلمانان را از مکه بیرون کردند و تمام دارایی انها را تصاحب کردند.فقط بخاطر اینکه میگفتند خدای ما الله است و او یکتاست.میبینیم که اغاز گرد جنگ همیشه مشرکان بودند.

مسلمانان را فقط به جرم عدم پرستش بت ها و گفتن اینکه خدای ما خدایی یکتا است از خانه و کاشانه شان بیرون کردند و اموال انان را به تاراج بردند. و این کفار بودند که جنگ را بر مسلمانان تحمیل کردند و انها را از خانه هایشان بیرون کردند و در دره ایی تبعید کردند و معامله با انان را ممنوع کردند که مسلمانان از این کار به تهی شدید و نبود غذا کشاندند فقط بخاطر یکتا پرستیشان.(شعب ابی طالب)

رسالت اسلام همواره ازادی و ازاد بخشی مردم ستم دیده از دست طاغوت و جور حاکمان وقت بوده و خود را مکلف به یاری کردند مردم ستم دیده میدانست.نظامی همانند نظام های ساسانیان و قیصرهای روم و ووووو

وَ مالَکُم لا تُقاتِلونَ فى سَبیلِ اللّهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنّساء وَ الوِلدانِ الّذین یَقولون رَبَّنا اَخرِجنا من هذِهِ القَریَةِ الظالِمِ اَهلُها وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلیاً وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیرا

و چرا شما در راه خدا (و در راه نجات) مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى جنگید؟ همانا که مى گویند: «پروردگارا، ما را از این شهرى که مردمش ستم پیشه اند بیرون ببر، و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده، و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما»(ایه 75 سوره نساء)

 بار سنگین این رسالت را هر ازادمنش و ازادی خواهی بر دوش خویش احساس میکند.کمی به نظام های سابق همانند ساسانیان بنگرید و ببینید چه بودند و با خود فکر کنید که کسانی که در حمایت از این حکومت ظالم و جبار کشته شدند و جنگیدند ایا حقیقتا وطن پرست بودند ؟ یا مشتی جیره خوار و بی خبر؟لشکر اسلام شامل 60 هزار نفر بود که در چند جبهه میجنگید و از نظر سلاح و مرکب در مزیقه بود . اگر خواست خودم مردم ایران و کمک انان به اسلام نبود ایا این عده میتوانستند امپراتوری عظیم ایران را که نیمی از جهان را در بر داشت و از روم و یونان شکست نمیخورد .را شکست دهند؟

......................................................................................................................

 

مسئله سوم این بحث

نویسنده مینویسد.

من به دینی که مخالفانش را نجس بداند توهین میکنم.!

اگر اسلام تمامی مخالفان خویش را نجس میدانست . هیچگاه توصیه نمیکرد که با انان به نیکی و عدالت رفتار کنید(ایه 8 سوره ممتحنه)

ایه اینگونه میگوید.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ

ای کسانی که ایمان آورده اید ، جز این نیست که مشرکان نجس و پلیدند ، پس نباید بعد از امسال به خانه خدا نزدیک شوند.(ایه 28 سوره توبه)

1-اول اینکه این ایه در خصوص مشرکین است و نه همه مخالفین . چون مخالفین 3 دسته بودند . کافر.مشرک.و اهل کتاب.

2-این ایه در خصوص نزدیک شدن به خانه خدا است یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ

که برای نزدیک شدن به خانه خدا میبایست طاهر بود. غسل جنابت و وضو و طهارت بدن از هر نجسی همانند خون و ادرار و مشروبات مخمر.که مشرکین هیچیک از این ها را رعایت نمیکردند .و این ایه دال بر نجس بودن ذاتی مشرکین نیست که مثلا اگر عرق بدن مشرک به انسان مسلمان بیوفتد باید برود و خود را بشورد.

3-ایت الله جناتی در خصوص این ایه یک مقاله مفصل نوشته است.

.....................................................................................

 

مبحث شماره 4.

نویسنده مینویسد

من به دینی که اجازه غنیمت گرفتن زنان در جنگ را میدهد توهین میکنم.

در نوشتار بالا گفتیم(ایه 190 سوره بقره) که مسلمانان در جنگ فقط میتوانند با کسانی که با انها میجنگند بجنگند و به دیگران تعدی نکنند. اما متاسفانه یک ترجمه اشتباهی در قران است که مترجمین ان را کنیز ترجمه کردند .

کلمه و ما ملکت ایمانکم.

ایمانکم جمع یمین است و یمین در عربی به معنای قسم است. و ملکت .فعل مونث است.

 در حالی که کنیز در عربی عبد و یا عبده و یا جاریه و یا خادمه و یا وصیفه و یا امه است .

و ما ملکت ایمانکم 
(و=و) --(ما= کسی) --(ملکت=بر وزن مونث یعنی زنی که چیزی را مالک شده است) -- (ایمانکم=ایمان شما را ) یعنی زنی که ایمان شما را مالک شده است و ایمان شما در گرو نزد ایشان است. 
ایمان شخص بر چه اساسی و چگونه در نزد این زنان در گرو قرار گرفته شده است ؟ پاسخ بر اساس پیمانی که بین انان بسته شده است چیزی همانند قرار داد بین طرفین . که اگر شخص پیمان را بشکند ایمان خویش را از دست داده است .این زنان زنانی هستند که به طرف مسلمانان می امدند و با مسلمانان پیمان میبستند پیمان معیشتی و حمایتی ..نمونه در ایه10 سوره الممتحنه )
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْکُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ إِذا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِرِ وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْیَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِکُمْ حُکْمُ اللَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ

ای کسانی که ایمان آورده اید ، هنگامی که زنان مؤمن ( از شوی کافر خود جدا شده ) به عنوان مهاجر نزد شما آمدند ، آنها را ( از نظر ایمان ) بیازمایید- و خدا خود به ایمان آنها داناتر است- پس اگر آنها را مؤمن تشخیص دادید آنها را به سوی کفار ( شوهران کافرشان ) بازمگردانید ، نه اینان بر آنها حلالند و نه آنها بر اینان حلالند و آنچه ( شوهرانشان از مهر ) هزینه نموده اند به آنها بازپردازید ، و بر شما گناهی نیست که آنها را به همسری درآورید در صورتی که اجرت هایشان ( مهرهایشان ) را بپردازید ، و نیز به عقود و پیوندهای زنان کافر ( تان که به کفار پیوسته اند ) تمسک مجویید ( آن عقدها باطل شده ) و از آنها آنچه هزینه ( مهر ) کرده اید بطلبید ، و آنها هم از شما آنچه هزینه کرده اند بطلبند. این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند ، و خدا دانا و حکیم است...

در برخی ایات هم ایمان معادل پیمان و عهد است 
و ان نکثوا ایمانهم من بعد عهدهم و طعنوا فی دینکم فقاتلوا ائمة الکفر انهم لا ایمان لهم لعلهم ینتهون (ایه 12 سوره توبه)

و اگر پیمان های خود را پس از تعهّدشان شکستند و در دین شما زبان به طعن و عیب گشودند پس با ( این ) پیشوایان کفر بجنگید ، که آنها را هیچ تعهّدی نیست ، باشد که باز ایستند.

نمونه دیگر ایه 13 همان سوره مبارکه

ا لا تقاتلون قوما نکثوا ایمانهم و هموا باخراج الرسول و هم بدؤکم اول مرة ا تخشونهم فالله احق ان تخشوه ان کنتم مؤمنین

آیا با گروهی نمی جنگید که سوگندهای خود را شکستند و تصمیم به بیرون کردن رسول خدا ( از مکّه ) گرفتند و آنان بودند که نخستین بار ( جنگ را ) با شما آغاز نمودند؟! آیا از آنها می ترسید؟! خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر ایمان دارید..

میبینیم که ایمان در اینجا به معنای پیمان است.در ایه 33 از سوره نساء هم کلمه عقدت ایمانکم به معنای پیمان بستن است

وَ لِکُلٍّ جَعَلْنا مَوالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیْمانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهیداً

و برای هر مالی از آنچه پدر و مادر و نزدیکان و کسانی که شما با آنها پیمان ( زوجیت یا ضمان جریره یا آزادی از بردگی ) بسته اید ، بر جای گذاشته اند وارثانی قرار داده ایم ( که بر حسب اختلاف طبقات خویشاوندی ارث می برند ) ، و برای هر انسانی ارث برانی از ( جهت ) ما ترک او قرار دادیم ( و آنها ) پدر و مادر و ( سایر ) نزدیکان اویند و کسانی که با آنها پیمان ( زوجیت ، ضمان جریره ، اعتاق و امامت ) بسته اید ، پس ( ای حاکمان وقت ) باید نصیبشان را به آنها بپردازید ، که بی تردید خداوند بر همه چیز گواه است.

اینگونه زنان زنانی هستند که کفار بودند و شوهران کافری داشتند که خواهان اسلام میشوند ولی چون خانواده ایی در بین مسلمانان نداشتند
با بستن پیمان به نزد مسلمانان می امدند که اگر این زنان که بیوه بودند خواهان ازدواج با مردی مسلمان که در نزد ان زندگی میکنند و با ان پیمان حمایتی بسته اند در این امر هر دو ازادند . این مرد که زنی در نزد او با بستن پیمانی زندگی میکند . موظف به حمایت مالی و معیشتی و جانی ان زن است. و تقریبا سرپرست ان زن محسوب میشد..

ازدواج با این زنان مقید به اجازه خانواده شان است .
و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنات المؤمنات فمن ما ملکت ایمانکم من فتیاتکم المؤمنات و الله اعلم بایمانکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن و آتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان فاذا احصن فان اتین بفاحشة فعلیهن نصف ما على المحصنات من العذاب ذلک لمن خشی العنت منکم و ان تصبروا خیر لکم و الله غفور رحیم (25)
و آنها که توانایى ازدواج با زنان پاکدامن باایمان را ندارند، مىتوانند با زنان پاکدامن ازهم پیمانان باایمانى که در اختیار دارید ازدواج کنند -خدا به ایمان شما آگاهتر است; و همگى اعضاى یک پیکرید- آنها را با اجازه خانواده شان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگیرند. و در صورتى که ازدواج کردند و مرتکب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان دیگر را خواهند داشت. این براى کسانى از شماست که بترسند به زحمت بیفتند و خوددارى براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.(ایه 25 سوره نساء)

قرآن تصریح میکند که با ایشان با اجازه خوانواده اشان ازدواج کنید در صورتیکه بنا به رسم جاهلیت برده گان و کنیزان جزو مایملک اربابان وصاحبان برده و کنیز بودند که حتی میتوانستند انها را بکشند و از بین ببرند و از کسی اجازه نگیرند اما میبینیم که ازدواج و امیزش با این زنان مقید به شرط خانواده و مهریه است.

اسلام خود اهل بهشت را کسانی معرفی میکنند که برده ها را ازاد میکنند(ایات 13 الی 20 سوره بلد) چگونه کسی که ازاد کردن برده را نیک میداند سفارش به برده گیری کند؟

.................................................................................................

مبحث شماره5

نویسنده مینویسد .

من به دینی که اجازه چند همسری بدهد توهین میکنم

.پیش از اسلام تعدد ازواج بی نهایت بود.و اسلام ان را به 4 زن منحصر کرد.

فرض کنیم که شخصی با زنش مشکل دارد. یا او را دوست ندارد. یا زن مشکل جنسی و جسمی داشته باشد. و یا هر مشکلی که مرد را از زن روی گردان کند.ایا مرد باید برای اخیتار زنی دیگر  زن سابقش را طلاق دهد؟ میدانید که اگر چنین بود چقدر برای زنان بد میشد که اگر طلاق برایشان خوب بود خودشان طلاق میگرفتند و با هوو نمیساختند.. غریزه جنسی یک امر حقیقی است درست است که لذت زن از امیزش سه برابر مرد است .ولی شهوت رانی و تمایل به شهوت مرد به دلیل گرمی مزاجیش بیشتر از زن است . و زن 10 روز در ماه معذور است .مرد در فشار قرار میگرد. این یک حقیقت است . و اگر مکلف به تک همسری باشد ممکن است . به راهی بد کشیده شود . هرچند در جوامع کنونی این 10 روز عذر را عشق زن و شوهری میپوشاند ولی در روزگار قدیم چنین خبری نبود. و ما گرم مزاجی کنونی خویش را با مردان قدیم ان هم مردان نقاط گرمسیر مقایسه نکنیم .همکنون هم مردانی هستند که در 10 روز ایام حیض همسر در فشار قرار میگیرند.شاید یک نفر و یا هزار نفر و یا یک میلیون نفر بتوانند در ایام چشم پوشی کنند ولی قطعا همه نمیتوانند . و این یک حقیقت است.

نکته اخری . تعدد ازواج در اسلام منوت به شرایطی است . رضایت همسر و دادن نفقه و رعایت عدالت و غیره.میباشد

که در خود ایه مربوط به تعدد ازواج(ایه 3 سوره نساء) میفرماید

فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً

 و اگر بترسید از اینکه مبادا عدالت نورزید به یکی بسنده کنید

 

.............................................................................................................

مبحث شماره6

نویسنده مینویسد . من به دینی که دستور به قطع کردن دستو پا بدهد توهین میکنم.

قطع کردن دست مربوط به دزدی است . قطعا که دزدی یک امر ضد اجتماعی و ناپسندیده است . خود را فرض کنید که یک شبه تمام دارایی که طی سال ها مشقت و رنج  به دست اوردید را یک نفر از شما برباید . چه حسی به شما دست میدهد؟

شما میتوانی از دزد و سارق مال خویش گذشت کنی و اسلام جلوی این بخشش تو را نگرفته است. و تشویقت میکند.

ولی خب ممکن است کسی نبخشد . دارائیش از بین رفته . در حقیقت کسی که دارائیش از بین برود عقل و هوش او هم از بین میرود . این را ما در جامعه کنونی خویش میبینیم که فرد مصلوب فردی که از او سرقت شده است دوچار یک ناهنجاری شدید روحی میشود.ایا شما از دزدی دفاع میکنید؟ اگر مجازات دزدی  سهل و ناچیز باشد . طبیعتا هرکسی که به کمی بی پولی بر بخورد و نیازمند شود دست به دزدی میزند . زیرا هیچ عامل بازدارنده ایی در مقابل ان نیست و این قطع کردن انگشت و دست خود یک عامل بازدارند است.به همین دلیل بود که دزدی در ان زمان بسیار کم بود و یا در کشورهای سنی نشین بسیار کم است.

....................................................................................................................

مبحث شماره 7

نویسنده مینویسد من به دینی که دختر 9 ساله را اماده سکس میداند توهین میکنم!!!

علم هم این مسئله را تائید میکند پس برو به علم هم حمله ور شو. و این یک حقیقت است که یک دختر 9 ساله از نظر جنسی بالغ است.ولی اسلام سفارش نکرده است که دختر تا به 9 سالگی برسد حتما باید ازدواج کند . فقط او را اماده و بالغ میداند همین. میتوانید در گوگل کلیپ . زایمان یک دختر 9 ساله در شیراز را سرچ کنید. این یک حقیقت علمی و طبیعی است .

چرا احساسی برخورد میکنید؟

.....................................................................................................

مبحث شماره 8

مینویسد من به دینی که فرمان به جنگ علیه غیره مسلمان را بدهد توهین میکنم.

که در این خصوص در مبحث شماره 2 سخن گفته شد . میتوانید اگر دلخواهتان باشد یک بار دیگر بخوانید

..........................................................................................

مبحث شماره 9

مینویسد

من به دینی که تهدید به شکنجه و عذاب در اخرت کند توهین میکنم.

پس دوس دارین بگه که باشه هرجور دلتون خواست رفتار کنید و بعد هم مردید هیچ مشکلی نیست ؟؟؟!!

هر عمل زشت و شنیعی مجازات دارد . هر عملی عکس العملی دارد .

در دنیای کنونی هم قانون هر کشوری هشدار میدهد که شما اگر تخلف کنید به فلان مقدار مجازات میشود.

مجازات بر حسب تخلف میباشد هرچه تخلف سنگینتر .مجازات هم سنگین تر است.

ایا این عادلانه است که یک فرد که تمام عمرش را صرف خوبی و نیکی و راستی و درستکاری و پیشرفت علم و انسانیت در جهان بود در اخرت با کسی همانند ابوبکر بغدادی و هیتلر و استالین و غیره یکسان باشد؟ و هر دو در یک جا باشند ؟ بدون هیچ تعزیری؟ . هر چند نوشتار شما بچگانه و احساسی است ولی باز هم توصیه میکنم کمی فکر کنید.

هرکس خوبی کند در اخرت خوبی میبیند و هرکس بدی کند در اخرت عذاب میبینید این قانون است در هرجا حتی در جهان مادی

هر عملی عکس العملی دارد در همان راستا به همان شدت. قانون نیوتن

..........................................................................................

مبحث شماره 10

مینویسد. من به دینی که اعراب با حمله به کشورم رواجش دادند توهین میکنم

میهن دوستی خوب است و وطن دوستی خوب است . ولی باید دید که کشور ان زمان تو با مردم چه میکرد؟ تو که میهن دوستی ببین حکومت و دستگاه حاکم با مردم ان زمان با مردمت چه میکردند . مردم کشورت به وسیله دستگاه حاکم مورد ستم بودند از کوچکترین حق انسانی خویش یعنی اموختن سواد بی بهر بودند .و نظام طبقاتی بود. یعنی یا باید از دستگاه حاکم و دراو دسته اش باشی یا اینکه .جزء رعیت.کمی در مورد حاکمان ان وقت ایران تحقیق کن ببین چه میکردند با کشور و مردم ستم دیده اش.

چند مورد از ظلم موبدان زرتشتی که در دستگاه حاکم وقت بودند...

به موجب متن اوستایی و زرتشتی وندیداد، در برخی موارد گناه یک مرد زرتشتی در صورتی بخشیده می‌شد که موبدان با دختر یا خواهر بیگناه آن مرد همخوابگی می‌کردند.

برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد چهارم، صفحه ۲۴۴۷ و ۲۴۴۸؛ همو، ترجمه و شرح وندیداد، جلد سوم، صفحه ۱۴۳۴ و ۱۴۶۳

در متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشه‌گری را برای اینکار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.

برای آگاهی بیشتر بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، 1380، بخش نهم، در باره چگونگی زنان.

موبدان دولتی دستگاه ساسانی . زن را که تو ادعای حقوقش را میکنی را مخلوق اهریمن و دیو فاحشگر میدانستند.

عبدالحسین زرین کوب مینویسد . اگر اسلام وارد ایران نمیشد . ایرانیان به دلیل نفرتی که از زرتشتیت و دستگاه حاکم که در لباس دینی متلبس شده بود.مسیحی میشدند.

ادوارد براون، درجلداول تاریخ ادبیات ایران، صفحه۲۹۹ میگوید:این مسأله (آیااسلام به زوربه ایران تحمیل شده یاایرانیان به رغبت اسلام راپذیرفته اند)راپروفسور آرنولد استاددارالفنون علیگره درکتاب نفیس خود درباره تعلیمات اسلام به وجه بسیارخوبی ثابت نموده است.
آرنولدبه بی‌تابی موبدان بی‌گذشت زرتشتی اشاره میکندومیگویدموبدان نه تنها نسبت به علمای سایر ادیان،بلکه دربرابرکلیه فرق مخالف ایران ومانویان ومزدکیان وعرفای مسیحی(گنوستیک)وامثالهم تعصب نشان میدادند و بدین سبب به شدت موردبی‌مهری و نفرت جماعات زیادی قرار گرفته بودند. رفتار ستمگرانه موبدان نسبت به پیروان سایر مذاهب و ادیان سبب شد که در باره آیین زرتشت و پادشاهانی که از مظالم موبدان حمایت میکردندحس بغض وکینه شدیددردل بسیاری ازاتباع ایران برانگیخته شود واستیلای عرب بمنزله نجات و رهایی ایران از چنگال ظلم تلقی گردد!
ادوارد براون سپس به سخنان خود چنین ادامه میدهد: «… و مسلم است که قسمت اعظم کسانی که تغییر مذهب دادند به طیب خاطر و به اختیار و اراده خودشان بود.

ایرانیانی که قرن ها شاهد اشرافیگری شاهان ساسانی و محرومیت طبقات دیگر جامعه از امکانات اولیه ی زندگی بودند، با مشاهده ی ساده زیستی خلفای اسلامی، از جمله امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و عاملان آنها در شهرهای ایران که مثل پایین ترین طبقات مردم زندگی می کردند، به پذیرش آیین اسلام ترغیب شدند

اسلام زمانی به تمدن بشری عرضه شد که جامعه جهانی از جمله جامعه ایرانی از نظر عقیدتی و اجتماعی به بن بست رسیده بود و مردم با مشاهده دین اسلام شیفته آن شده اند و استعدادهای خود را در قالب آن به کمال رساندند

اشبولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج ۱، ص ۲۳۹

اسلام برای مردم ایران نوید ازادی بود.

به همین گفتار بسنده میکنم . و تحقیق بیشتر را بر عهده خواننده میگذارم.

و اسلام همانگونه که در مبحث 2 گفتم و ایه نهادم

وَ مالَکُم لا تُقاتِلونَ فى سَبیلِ اللّهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنّساء وَ الوِلدانِ الّذین یَقولون رَبَّنا اَخرِجنا من هذِهِ القَریَةِ الظالِمِ اَهلُها وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلیاً وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیرا

و چرا شما در راه خدا (و در راه نجات) مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى جنگید؟ همانا که مى گویند: «پروردگارا، ما را از این شهرى که مردمش ستم پیشه اند بیرون ببر، و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده، و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما»(ایه 75 سوره نساء)

خود را مکلف به یاری مردم ستم دیده میداند.

................................................................

مبحث شماره 11

نویسنده مینویسد

من به دینی که زن را کالا فرض کند .و ناقص العقل بداند توهین میکنم

.کجای دین گفته زن کالا است ؟

نکند قصد شما مهریه است ؟

مهریه یک پستوانه بسیار خوبی برای زن است که اگر شوهرش طلاقش بدهد بتواند با ان روزگار خویش را سپری کند

مهریه برای زن در زندگی انقدر مهم است که دختران ان را میلیاردی طلب میکنند .

در اسلام مهریه اختیاری است و زن میتواند . یک چیز خیلی کمی طلب کند.

از دختران بپرس و ببین ایا مهریه بد است ؟

کجای قران فرموده زن ناقص العقل است ؟

قران سفارش کرده است که با زنان به نیکی رفتار کنید

و عاشروهن بل معروف= با زنان به نیکی رفتار کنید(ایه 19 سوره نساء)

طبیعتا هرگونه توهین به زن خلاف این ایه است.

زن شاید به نسبت جایگاه اجتماعیش اینکه ارتباط کمتری با بیرون دارد و همیشه در خانه است تا وظیفه ی مادری خویش را انجام دهد .در تصمیم گیری و برخی امور نسبت به مردی که دائم در اجتماع است و با اشخاص مختلف سروکار دارد و در حال کسب تجریه است پائین تر باشد

حتی زنی که در اجتماع تردد و کار بیشتری دارد مثل زنی که شاغل باشد و یا اینکه دانشگاهی باشد و یا غیره اشنایی او از محیط پیرامون و مسائل اجتماعی او نسبت به یک زن خانه دار بیشتر است . زنی که دائم در خانه باشد. .ولی ناقص العقل نیست.

و مرد قدرت مانور دهیئش در اجتماعی بیشتر از یک زن است

.........................................................................................................................

مبحث شماره 12 و اخرین سطر که بت شکنی حضرت ابراهیم را توهین تلقی کردید و عقیده دارید که باید حضرت ابراهیم به انها احترام میگذاشت.

احترام به هر عقیده ایی بزرگترین جنایت در حق جامعه و بشریت است. هر عقیده ایی محترم نیست .

بت پرستی نشان از جهل انسانیت است و پیامبران برای از بین بردن این جهل مبعوث شدند.